کتاب «هایدگر و تاریخ هستی» نوشته بابک احمدی، دومین کتاب از سهگانهای درباره فلسفه مارتین هایدگر است که به بررسی اندیشههای این فیلسوف از سال 1928 (پس از انتشار کتاب «هستی و زمان») تا پایان زندگی او میپردازد. در این اثر، مفهوم مهم و تازه «رویدادِ از آنِ خودکننده» به تفصیل تحلیل شده و دیدگاههای هایدگر درباره دوران مدرن، تکنولوژی، امر مقدس، هنر، علم و فلسفه مورد بحث قرار گرفته است. کتاب همچنین به طور مفصل به اندیشههای سیاسی هایدگر و دلایل پیوستن او به حزب نازی پرداخته که به دلیل حساسیت تاریخی و فلسفی، بخش مهمی از تحلیل احمدی را تشکیل میدهد. این اثر ادامه منطقی کتاب پیشین احمدی با عنوان «هایدگر و پرسش بنیادین» است و دوره دوم و دوران دگرگونی فکری هایدگر را شرح میدهد. «هایدگر و تاریخ هستی» برای پژوهشگران و علاقهمندان فلسفه معاصر منبعی ارزشمند است که به درک عمیقتر فلسفه هایدگر و تأثیرات آن بر تفکر معاصر کمک میکند. این کتاب با تحلیل دقیق مفاهیم کلیدی و بررسی تحولات فکری هایدگر، به فهم بهتر پیچیدگیهای هستی و زمان میپردازد و برای دانشجویان و پژوهشگران فلسفه و علوم انسانی مناسب است.
در کتاب «هایدگر و تاریخ هستی» نوشته بابک احمدی، بخشهای مهمی به بررسی اندیشههای سیاسی مارتین هایدگر اختصاص یافته است که به تحلیل مواضع فلسفی و سیاسی او، به ویژه رابطهاش با حزب نازی، میپردازد. این بخشها به این شرح هستند: تحلیل فلسفی و هستیشناسانه مواضع سیاسی هایدگر و چگونگی پیوند آنها با دیدگاههای فلسفی او درباره تاریخ، هستی و زمان. بررسی نطق ریاست دانشگاهی هایدگر در فرایبورگ که یکی از متون کلیدی برای فهم مواضع سیاسی او به شمار میرود و تبیین فلسفه سیاسی او در زمینه دانشگاه و سیاست معاصر. تحلیل دیدگاه هایدگر درباره «پولیس» یا مدینه سیاسی در فلسفه یونان باستان و تأثیر آن بر فهم او از سیاست مدرن و نقدهای مربوط به غفلت او از مسائل اقتصادی و نقش آن در گرایش به ناسیونالسوسیالیسم. مرور واکنشهای متفکران برجستهای مانند هانا آرنت، کارل یاسپرس، ژاک دریدا و دیگران به مواضع سیاسی هایدگر و نقدهای آنها. بررسی دوره دوم فکری هایدگر که در آن به موضوعاتی مانند شعر، رخداد (Ereignis) و مفهوم آلمانیت پرداخته شده و ارتباط این مباحث با سیاست و تاریخ هستی تحلیل میشود. این بخشها نشان میدهند که اندیشههای سیاسی هایدگر نه صرفاً مواضع گذرا بلکه ریشه در فلسفه هستیشناسی او دارند و فهم آنها نیازمند توجه به کل ساختار فکری هایدگر است. تحلیلهای دقیق احمدی در این زمینه، کتاب را به منبعی مهم برای پژوهشگران فلسفه سیاسی و تاریخ فلسفه تبدیل کرده است.
پژوهشگران و دانشجویان فلسفه که میخواهند با اندیشههای مارتین هایدگر از سال 1928 تا پایان زندگی او به طور جامع و عمیق آشنا شوند. علاقهمندان به فلسفه معاصر و فلسفه قارهای که به دنبال فهم دقیق مفاهیم کلیدی مانند «رویداد از آن خودکننده» و تحلیلهای فلسفی درباره دوران مدرن، تکنولوژی، هنر و علم هستند. کسانی که به رابطه فلسفه و سیاست، به ویژه مواضع سیاسی هایدگر و دلایل پیوستن او به حزب نازی علاقهمندند و میخواهند این موضوع حساس را در چارچوب فلسفی بررسی کنند. دانشجویان و پژوهشگران علوم انسانی که میخواهند تأثیرات فلسفه هایدگر را بر تفکر معاصر بهتر درک کنند و با دگرگونیهای فکری او پس از «هستی و زمان» آشنا شوند. مخاطبانی که به دنبال منبعی دقیق، جامع و تحلیلی درباره فلسفه هایدگر و تحولات فکری او هستند. این کتاب به دلیل تحلیلهای عمیق و جامع خود، منبعی ارزشمند برای درک پیچیدگیهای فلسفه هایدگر و تأثیرات آن بر فلسفه و فرهنگ معاصر محسوب میشود.
«هستی و زمان با همان پرسشی تمام میشود که آغاز شده بود. راه فهم معنای هستی چیست؟ بنا به طرح اصلی کتاب که هایدگر در مقدمه آورده بود نمیتوان کتاب را تمام شده دانست. بنا به همان طرح هنوز مباحث بسیاری باقی مانده بودند. هرچند تحلیل بنیادین دازاین بنا به آن پیرنگ به پایان رسیده، ولی ما هنوز با همان پرسش نخست روبروییم، پرسشی که پاسخی برای آن نیافتهایم. میپرسیم که آیا بحث از فهم هستی دازاین که هستیاش برای او مسألهٔ است، هیچ کمکی به ما در جهت فهم معنای هستی کرده یا نه؟ آیا هیچ کتاب مهم فلسفیای را سراغ دارید که همچون هستی و زمان، با همان پرسش آغازین که هنوز پاسخ نیافته، به پایان رسیده باشد؟ آیا باید نتیجه گرفت که این شکست بزرگی برای کتاب است؟ آیا باید پذیرفت که تمام آن تحلیلهای ریزبینانه و موشکافانه در چند و چون هستن دازاین به هیچ دردی نخورده است؟ آیا آن همه بحثهای پیچیده از تیمار و زمانبودگی و شیوههای هستن دازاین بیفایده بودهاند؟ به جای این که در دفاع از هایدگر اشاره به ناتمام ماندن کتاب فلسفی او بکنیم (که نکتهای واقعی است)، باید به یک نتیجهٔ مهم کار او دقت کنیم. او نشان داده که ما بیهوده به دنبال پاسخ نهایی و سرراست بودهایم. بیهوده مشتاق این بودیم که همه چیز تمام شوند، و پاسخ نهایی یافته شود. کار فلسفه، با وجود پیشینهٔ به نسبت طولانی آن، نه فقط تمام نشده، بل میتوان گفت که تازه آغاز شده است. البته، از آنچه تاکنون به دست آمده، نکتههایی مهم نیز روشن شدهاند. نتایج موقتی و محدودی که به دست آوردهایم، دانستههای کنونی ما، میتوانند در بررسیهای بعدی سودمند افتند. ما با خواندن کتاب هایدگر درگیر تاویل تازهای از هستی شدهایم. نه این که آن را شناخته باشیم، که این ادعایی ناموجه و گزاف است، اما فهمی از افق معنای هستی یافتهایم که میتواند راهگشای کار بعدیمان باشد. آیا هایدگر به ما نشان نداده که پاسخ نهایی وجود ندارد؟ نه فقط به خاطر مسألهٔ تاویلی معنای هستی، یا دور هرمنوتیک، بل به این دلیل که هستی معنا شدن را نمیطلبد؟ اگر نکتهٔ آخر را جدی بگیریم، و اسیر دلالتهای ضمنی عارفانه و رمزآمیزی که به احتمال قوی در ذهن میسازد، نشویم، آمادهٔ گام نهادن به جهان پس از هستی و زمان میشویم. ما در سفر خود یک مرحلهٔ مهم و جدی را پشت سر نهادهایم. اکنون، دگرگونی، یا گردش مسیری، پیش میآید. ما به جای تلاش انسانی در فهم معنای هستی، میکوشیم دریابیم که آیا هستی امکان معنا شدن را فراهم میآورد یا نه؟ از این پرسش هم منظورمان این نیست که به طور فوری نتیجه بگیریم که نمیطلبد یا برعکس. خیر! میپرسیم، چون به راستی نمیدانیم. مسیرهای تاویل بیپایاناند. هایدگر نشان میدهد که راههایاندیشیدن به هستی تمامناشدنی هستند. کار هایدگر همانند تأثیر ندای وجدان است که خود او در کتابش توضیح داده: قرار است که خواست اصالت را در دل هر کس بیدار کند، و هر خواننده را به راه بیاندازد. هایدگر در انجام این کار، به شکل درخشانی، موفق شده است. »
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir