کتاب «لی لی» نوشته سید میثم موسویان، رمانی خانوادگی و روانشناسانه است که به مشکلات یک زوج میپردازد. داستان درباره زوجی است که چند سال از ازدواجشان گذشته و اکنون در پیچیدگیها و دشواریهای زندگی مشترک گرفتار شدهاند و مشکلات روحیشان آشکار شده است. این اثر از نظر داستانپردازی و زبان داستانی قوی ارزیابی شده اما برخی مخاطبان به مضمون آن نقد داشتهاند و برخی آن را ترویج ازدواج مجدد یا روابط چندگانه دانستهاند. در مجموع، «لی لی» رمانی است روانشناسانه و خانوادگی که به بررسی پیچیدگیهای زندگی زناشویی، خیانت و روابط انسانی میپردازد و با نگاهی متفاوت به مسائل زوجین، خواننده را به تفکر وا میدارد.
در این رمان، نام زن و مرد اصلی داستان ذکر نمیشود، اما با دو شخصیت دیگر به نامهای لی لی و توحید آشنا میشویم که روابط پیچیدهای با زوج اصلی دارند. موضوع اصلی داستان خیانت است؛ مرد داستان پس از پنج سال زندگی مشترک، عاشق زن دیگری میشود که دوست همسرش است. رفتارهای همسر مرد باعث سختی زندگی شده و همین باعث شده مرد به خود حق دهد با زن دیگری رابطه برقرار کند. نویسنده در این اثر تلاش کرده است تا پرده از روابط زناشویی بردارد و مخاطب را به دنیایی متفاوت از ارتباطات و زندگی مشترک ببرد. سبک نگارش کتاب نسبتاً پیچیده است و برای درک عمیقتر آن نیاز به دقت و توجه دارد. نثر کتاب ساده و بیآلایش است اما در عین حال عمق قابل توجهی دارد. موسویان در داستان «لی لی» خیانت و مشکلات زناشویی را از طریق نمایش پیچیدگیهای روانی و رفتاری زوجها و تأثیرات آن بر زندگی مشترک به تصویر میکشد. او خیانت را نه صرفاً به عنوان یک عمل فیزیکی، بلکه به عنوان نتیجهای از نارضایتیهای عاطفی، کمبود ارتباط مؤثر و عدم ارضای نیازهای روانی و جنسی در زندگی زناشویی نشان میدهد. در داستان، مرد پس از سالها زندگی مشترک که با مشکلات روحی و رفتاری همسرش همراه بوده، به سمت رابطه با زن دیگری میرود. این خیانت ناشی از احساس کمبود توجه، عدم رضایت و شاید انتقامجویی است که در فضای سرد و پرتنش زندگی زناشویی شکل گرفته است. موسویان با پرداختن به این موضوع، نشان میدهد که خیانت اغلب ریشه در مشکلات عمیقتر ارتباطی و روانی دارد، مانند فقدان مهارتهای ارتباطی، کاهش هیجان در رابطه، و جستجوی تأیید و توجه در بیرون از خانواده. همچنین، نویسنده به نوعی به واکنشهای روانی و رفتاری زوجها در مواجهه با خیانت میپردازد؛ از جمله بیاعتمادی، دروغگویی، فاصلهگیری عاطفی و کاهش صمیمیت که همه اینها چرخهای معیوب را در زندگی مشترک ایجاد میکنند. این رویکرد موسویان به خیانت و مشکلات زناشویی، تصویری واقعی و روانشناسانه از بحرانهای زوجین ارائه میدهد که فراتر از سطحینگریهای معمول است.
کتاب «لی لی» نوشته میثم موسویان بهدلیل ماهیت روانشناسانه و خانوادگیاش، به ویژه برای مخاطبانی توصیه میشود که به رمانهای ایرانی با موضوعات عمیق روانشناسی و زندگی زناشویی علاقهمندند. همچنین، این کتاب برای کسانی مناسب است که میخواهند با نگاهی جدیتر و فلسفیتر به مسائل درونی انسان و تعارضهای ذهنی شخصیتها بپردازند، چرا که داستان از منظر روانشناسی و حتی اگزیستانسیالیسم قابل تحلیل است و مخاطب جدیتری را میطلبد. بنابراین، خواندن «لی لی» به این گروهها پیشنهاد میشود: علاقهمندان به رمانهای روانشناسانه و خانوادگی ایرانی، کسانی که به بررسی عمیق روانشناسی شخصیت و روابط زناشویی علاقه دارند، مخاطبانی که به داستانهای فلسفی و اگزیستانسیالیستی با تمرکز بر تعارضات درونی شخصیتها علاقهمندند، افرادی که میخواهند با نگاهی متفاوت و پیچیده به مسائل زندگی مشترک و خیانت نگاه کنند. این کتاب به دلیل پیچیدگیهای فرمی و محتواییاش، برای خوانندگان سطحی یا کسانی که دنبال داستانهای ساده و سرگرمکننده هستند، چندان مناسب نیست و نیازمند دقت و تأمل است.
لیوان آب افتاده بود روی زمین و هنوز همهٔ آبش روی فرش خالی نشده و تهماندهاش توی استوانهٔ چاق لیوان، بازی میکرد. زن با صدای بلندی داد و فریاد میکشید و صورت سفیدش سرخ شده بود. بهفرض که من مقصرم، جیغ نزن. صدای جیغ زن صدای بدی بود که من از شنیدن آن نفرت دارم، دادوفریادی که درست برعکس صدای کشدار و دخترانهٔ پشت تلفن، وقتیکه نوجوان بودم، و صدای آن شب جشن تولد، وقتی که نوجوان نبودم، حال آدم را میگرفت. گلدان بزرگ کریستال روی میز عسلی به سرامیک کف خورده و شکسته و گل مصنوعی داخلش از ساقه لای دو تکهٔ شیشه، تا شده و رو به جلو افتاده بود. زن زد زیر گریه. حاضر بود بمیرد، اما وسایلش طوری نشوند: همهش تقصیر توئه. گریه همهٔ قواعد دعوا را بههم میزند. مثلاً وقتی که آدم بهتمامی یک سگ هار است، گریهٔ طرف آدم را از هاری درمیآورد. دیدن گریه یعنی اینکه میفهمی تو آدم ظالمی هستی. از جا بلند شدم و به آشپزخانه رفتم. دستمال لیلی را از کابینت برداشتم. زن با همان صدای جیغ و بلند گفت: دست نزن! لیلی، با صدایی خوب، یعنی صدایی بچهگانهتر و گرفتهتر از صدای پشت تلفن در حدود پانزده سال پیش و آن شب جشن تولد در حدود پانزده ماه پیش، میگوید: زحمت نکش، فدای سرت. آب خالیشدهٔ لیوان حالا کاملاً توی فرش فرورفته بود. کنار تیرگی خیس فرش زانو زدم و دستمال زردرنگ را روی خیسی کشیدم. زن دستش را مشت کرد و گفت: گفتم لازم نکرده دست بزنی. لیلی ساکت است. دستمال را پرت کردم روی مبلها. زن، بدون اینکه از جایش بلند شود، خم شد و دستش را دراز کرد و دستمال را دوانگشتی برداشت. از خیسی چندشش میشد. بعد، همانطورکه با آنیکی دست اشک صورتش را میگرفت، شروع کرد به خشک کردن آب روی فرش. زنی که روی زمین نشسته و فرش را میسابد تصویر کوزت و احساس دلسوزی را در آدم زنده میکند، مخصوصاً اگر پشت دستش را روی خیسی صورت و دماغش بکشد و اشکش را پاک کند.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir