«ریگ جن» رمانی تیره و پرتعلیق از مهدی زارع است که با نشر شهرستان ادب در اختیار دوستداران رمانهای اجتماعی و روانشناختی قرار گرفته است. این اثر قصهی کیا، جوان نخبه و البته پر تناقض سمنانی را روایت میکند؛ کسی که برای تحصیل به تهران میآید اما سایه نقایص و زخمهای کودکی، او را به کام تجربههایی میکشاند که گاه شیرینی وهمآلود و اغلب تلخی اجتنابناپذیر دارند. فضای رمان به واسطه روایت درونی، همراه با هالهای از اضطراب، شک، چرخه معصومیت و گناه است و رازآلودگی کویر ریگجن، بر بستر این روایت سایه انداخته است.
در «ریگ جن» با یکی از مرموزترین مکانهای ایران روبهرو هستیم؛ جایی که در دل خود وحشت و تردید را لانه داده است. نویسنده با هوشمندی، این مکان را به بستر کشف تاریکترین ابعاد روان شخصیت اصلی بدل میکند. کیا در ظاهر دانشجویی موفق اما در باطن اسیر ترسها، خلاها و حسرتهای نوجوانیست؛ کسی که بدون داشتن نقطه اتکای عاطفی و شخصیتی، در برابر وسوسهها و تصمیمهای خطرناک، مقاومت چندانی ندارد. رمان با روایتی اولشخص، خواننده را بیواسطه به افکار و آشفتگیهای کیا نزدیک میکند: او هیچ چیز از جنایتی که مرتکب شده یا درگیرش بوده، جز تصویر گنگ جسد دختری روی تختش، به یاد ندارد. این تصویر بارها تکرار میشود و خواننده، همانند خود شخصیت، مدام میان واقعیت و توهم در رفتوآمد است. بحران وقتی اوج میگیرد که پیامی از فرد مرده به کیا میرسد و ورود شخصیتها و پیامهای ناشناس بر تعلیق روایت میافزاید. فضای اثر پر از اضطراب، دلهره، سرگردانی و دوری از قطعیت است؛ همه چیز مدام تکرار و گرهخورده به حلقهای جادویی مینماید. نویسنده با تبحر، مرز میان واقعیت و خیال، خیر و شر، و قدرت و ضعف فردی را بارها به چالش میکشد و مخاطب را با پرسشهای اساسی درباره مسئولیت، گناه، فرار از خود و امکان رهایی، روبهرو میسازد.
چرا باید این کتاب را خواند؟
فضای رازآلود و کشش داستانی: اثر با بهرهگیری از یکی از مرموزترین بیابانهای ایران، بستری برای تعلیق، واهمه و کشف هویت ساخته است.
روایت روانشناختی: بر خلاف بسیاری از آثار اجتماعی رایج، «ریگجن» به لایههای عمیق ذهن و روان شخصیت نوجوانش فرو میرود و بیپرده رفتارش را بازتاب میدهد.
بررسی هویت و اثر کمبودهای کودکی: این رمان بهخوبی نشان میدهد چگونه آسیبها و عقدههای کودکی میتواند به شکل تصمیمات اشتباه و حتی جنایت، خود را در بزرگسالی نشان دهد.
زاویه دید خاص و روایت متفاوت: داستان از منظر اولشخص و با تکنیک سایه/ضمیر، مخاطب را مدام در مرز آگاهی و تردید نگه میدارد و اجازه میدهد رازآلودگی اثر تا پایان حفظ شود.
برخورد با موضوعات حساس روز: از جمله رابطه جوانان با اعتیاد، بحران هویت، پیامدهای اجتماعی و سرگشتگی نسل جدید.
این کتاب برای کسانی است که به دنبال داستانی با عمق روانشناختی و روایتهای پیچیده و معمایی هستند، کسانی که میخواهند با چالشهای هویت، آسیبها و سرگشتگیهای نسل جوان آشنا شوند و تمایل دارند از دریچهای تازه و متفاوت به بحرانهای فردی و اجتماعی نگاه کنند. همچنین افرادی که به ادبیات معاصر و روایتهای غیرخطی علاقه دارند و دوست دارند در فضای رازآلود و پرتعلیق داستان غرق شوند، از خواندن این اثر بهره خواهند برد. علاوه بر این، این کتاب میتواند برای مشاوران، والدین و مربیانی که میخواهند بهتر رفتارهای پرریسک نسل جوان را درک کنند و راهنماییهای موثری ارائه دهند نیز مفید باشد.
«چه چیزی جز ترس از فراموشی آنچه در خاطرت مانده میتوانست اینقدر نیرومند باشد که تو را وادار کند بنشینی و تمام این مسیر نابلد رفته را بنویسی؟ آن کسی که به آخر خط رسیده باشد هم بعید است تمام واقعیت را بگوید، چه رسد به تو که پایت به هیچ بندی گرفتار نشده. مینشینی پشت میز. هنوز تب داری خیلی زیاد. با خودت میگویی اگر این تب دست از سرت برداشت و حالت بهتر شد و یادت آمد، تمام آنچه را که نوشتهای پاک میکنی، اما امیدی نداری بیشتر از آنچه یادت هست به خاطرت بیاید. میخواهی اوّل از خودت بگویی؛ اینکه مادرت نامت را کیا گذاشته، اینکه چهرهاش را از روی عکسها به خاطر داری نه اینکه الآن اینطور شده باشد، هنوز چیزی یادت نمانده بود که مرد. نه اینها را خوب یادت هست تو هم یادت نباشد، فامیلهای دوری هستند که تا اراده کنی با روایتهای مشابه تمام زندگی پدر و مادرت را بگویند. آن چیزهایی که دیگران نمیدانند و تو داری فراموششان میکنی را باید بنویسی. شب قبل را. توهم و تردید و خشم و درد را. مرگ صحرا هم اگر یادت بیاید. اصلاً مرگ شاید کلمهٔ مناسبی نباشد. قتل بهتر نیست؟ نترس! کلمات که ترس ندارند. این نوشتهها را هم که تا تو نخواهی، کسی خبری ازشان ندارد که بخواهد برایت دردسر درست کند. ها؟ پس آسوده باش و بنویس. تمام آنچه به خاطرت مانده را بنویس. مربوط و نامربوط. شاید جایی بند گم شدن پدرت هم پیدا شود.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir