کتاب «کار روشنفکری» نوشته بابک احمدی، اثری فلسفی و اجتماعی است که به بررسی مفهوم روشنفکری و کار روشنفکری میپردازد. این کتاب با نقد تعریفهای سنتی و ذاتباورانه از روشنفکر، تلاش میکند تا مفهوم «کار روشنفکری» را به شکلی نو و مبتنی بر تحلیل گفتمان ارائه دهد. هدف اصلی کتاب نشان دادن نابسندگی تعاریف قدیمی و تأکید بر اهمیت فهم کار روشنفکری به عنوان یک کنش عملی و اجتماعی است، نه صرفاً ویژگیهای ذاتی یا شخصی روشنفکر. در این اثر، بابک احمدی پرسش اصلی خود را اینگونه مطرح میکند که «کجا کار فکری افراد تبدیل به کار روشنفکری میشود؟» و با بهرهگیری از روش تحلیل گفتمان، پاسخی نو به این پرسش میدهد. او معتقد است کار روشنفکری باید به عنوان فعالیتی اجتماعی و کنشمحور فهمیده شود که در بستر گفتمانها و تعاملات اجتماعی معنا پیدا میکند. کتاب شامل نقدهای جدی بر تعاریف عینیگرا و ذاتباورانه است که در ادبیات روشنفکری رایج بوده و به جای آن رویکردی موقتی، محدود و مبتنی بر تأثیرات عملی و اجتماعی کار فکری ارائه میدهد. این کتاب برای پژوهشگران علوم انسانی، فلسفه، علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی، و همچنین کسانی که به مباحث روشنفکری و نقش آن در جامعه علاقهمندند، منبعی مهم و راهگشا محسوب میشود.
ویژگیهای کلیدی کتاب: نقد تعاریف سنتی و ذاتباورانه روشنفکری، ارائه مفهوم کار روشنفکری به عنوان کنش اجتماعی و گفتمانی، تحلیل گفتمان به عنوان روش اصلی بررسی، تأکید بر نقش عملی و تأثیر اجتماعی کار فکری، پرسش بنیادی درباره مرز میان کار فکری و کار روشنفکری. در کتاب «کار روشنفکری» بابک احمدی، مفهوم «کار روشنفکری» به عنوان فعالیتی فکری و کنشی تعریف میشود که ویژگیهای مشخصی دارد و صرفاً به شخص انجامدهنده آن (روشنفکر) مربوط نیست، بلکه صفتی است که بر خود کار فکری منطبق میشود. به عبارت دیگر، روشنفکری یک صفت ذاتی یا شغل دائمی فرد نیست، بلکه کیفیت و ویژگی خاصی است که یک فعالیت فکری میتواند داشته باشد. سه ویژگی اصلی کار روشنفکری که احمدی مطرح میکند عبارتاند از: گسترش افق گفتمانی خاص: کار روشنفکری باید در جهت توسعه و تعمیق یک گفتمان مشخص باشد، به گونهای که دامنه امکانات بیانی آن گفتمان را افزایش دهد و نشان دهد در آن گفتمان چه میتوان گفت و چه نمیتوان گفت. روشن کردن ارتباط گفتمان با زندگی اجتماعی و قدرت: این کار باید رابطه گفتمان را با واقعیتهای اجتماعی، ساختارهای قدرت و صورتبندیهای دانایی بهروشنی بیان کند و این ارتباط را به بحث بگذارد. تقویت و ایجاد حلقههای ارتباطی میان گفتمانها: کار روشنفکری باید بتواند ارتباط گفتمان خود را با دیگر گفتمانهای رایج مستحکم کند و در بهترین حالت حلقههای تازهای از ارتباط میان گفتمانها ایجاد نماید. علاوه بر این سه ویژگی، روح نقادی و پرسشگری نیز از ارکان کار روشنفکری است؛ یعنی فعالیت فکریای که فاقد نقد خرد متعارف باشد، حتی اگر سه ویژگی فوق را داشته باشد، کار روشنفکری محسوب نمیشود. بنابراین، «کار روشنفکری» فعالیتی است فکری، نقادانه و گفتمانی که به توسعه فهم و ارتباط میان گفتمانها و جامعه میپردازد و به جای تمرکز بر هویت یا ذات روشنفکر، بر کیفیت و ویژگیهای کار فکری تأکید دارد.
پژوهشگران، دانشجویان و علاقهمندان علوم انسانی و علوم اجتماعی: کسانی که میخواهند به درک عمیقتر و انتقادی از مفهوم روشنفکری و نقش آن در جامعه برسند، این کتاب منبعی مهم و راهگشا است. فعالان حوزه فلسفه، مطالعات فرهنگی و علوم سیاسی: کتاب با رویکرد تحلیلی و گفتمانی، مفاهیم روشنفکری را از زاویهای نو بررسی میکند و برای کسانی که در این حوزهها فعالیت میکنند، کاربردی است. کسانی که به دنبال فهم دقیقتر از کار فکری و نقش آن در تغییرات اجتماعی و فرهنگی هستند: این اثر به پرسشهای بنیادین درباره تفاوت کار فکری معمولی و کار روشنفکری پاسخ میدهد و ویژگیهای این نوع کار را تبیین میکند. روشنفکران و فعالان فرهنگی که میخواهند نقش و مسئولیت خود را بهتر بشناسند: کتاب به آنها کمک میکند تا بفهمند روشنفکری صرفاً یک هویت یا شغل دائمی نیست بلکه صفتی است که به فعالیتهای خاصی تعلق میگیرد. این کتاب با زبانی دقیق و تحلیلی، تعاریف سنتی و ذاتباورانه روشنفکری را نقد میکند و مفهوم کار روشنفکری را به عنوان فعالیتی نقادانه، گفتمانی و اجتماعی معرفی مینماید، بنابراین برای مخاطبانی که به دنبال فهمی نو و کاربردی از روشنفکری هستند، بسیار مناسب است.
در بخشی از کتاب کار روشنفکری میخوانیم
«نویسندگان دوران تدارک فکری انقلاب مشروطهٔ ایران در برابر اصطلاح فرانسوی Sicle des lumires ترکیب «عصر منوّرالفکری» را به کار میبردند. در ادبیات اجتماعی و روزنامهنگاری سالهای بعد واژهٔ «منوّرالفکر» با «روشنفکر» جایگزین شد، اما به تدریج این واژهٔ تازه به طور مشخص در برابر یک لفظ دیگر فرانسوی یعنی Intellectuel (elle) به کار رفت، و در برابر مفهوم Sicle des lumires اصطلاح «عصر روشنگری» رایج شد. هنوز به دقت معلوم نیست که اصطلاح «روشنفکر» نخستین بار در چه زمان و در کدام متن به کار رفت. این واژه در فیشها و یادداشتهای لغتنامهٔ دهخدا نیامده بود، اما در ویراست جدید آن به نقل از فرهنگ فارسی معین چنین آمده: «روشنفکر (صفت مرکب) آنکه دارایاندیشه روشن است. (فرهنگ فارسی معین). کسی که در امور با نظر باز و متجددانه نگرد (Illumin-Intellectuel) (فرهنگ فارسی معین). نوگرای. تجددپرست. تجددگرای. آنکه اعتقاد به رواج آیین و افکار نو و منسوخ شدن آیین کهن دارد. ». در خود فرهنگ فارسی معین در پانوشتی به عنوان معادل فرانسوی «روشنفکر» واژهٔ Illumin(آمده و نه Intellectuel، و در تعریف لفظ «روشنفکر» به دقت همان دو عبارتی آمدهاند که در بالا خواندیم. بنا به عبارت نخست روشنفکر کسی است که دارایاندیشهٔ روشن باشد. هرچند محمّد معین ننوشته کهاندیشهٔ روشن داشتن یعنی چه، و چه کسی بنا به چه میزان و منطقی تعیین میکند که فکر دیگری یا دیگران روشن است، اما میتوان با اطمینان گفت که از نظر اواندیشهٔ روشن یعنی فکر علمی منضبط و مدرن. بنا به عبارت دوم روشنفکر همان آدم متجدد است. لفظ «تجدد» در فرهنگ فارسی معین چنین تعریف شده: «1ـ نو شدن و تازه شدن. 2ـ نوی، تازگی. ج. تجددات». در پانوشت، در برابر تجدد هیچ واژهٔ لاتینی ذکر نشده، اما به نظر میرسد که این واژه در برابر Modernit(آمده است. در این صورت معنای دوم روشنفکر که در فرهنگ فارسی معین آمده آدم مدرن (=نوگرا)، یا مدرنیست (=تجددپرست) است. این هم آشکارا معنایی است محدود به عقاید سوژه. بنا به این تعریف متفکرانی که به مدرنیته انتقاد کردهاند، یا در توضیح کاستیهای آن نوشتهاند، روشنفکر محسوب نخواهند شد. »
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir