کتاب فقیرها و چند داستان دیگر فقیرها و چند داستان دیگر: فقیرها و چند داستان دیگر اثری است از «ژیگموند موریتس» که «محمد تفضلی» ترجمه آن را انجام داده است. فقیرها دارای 6 داستان با نامهای، «هفتشاهی»، «فاجعه»، «آخور چوبی»، «یک بار سیرشدن»، «تحصیل مجانی در دبیرستان» و «فقیرها» است. تفضلی در مقدمه خود چنین آورده است: "ژیگموند مورتیس بزرگترین نویسنده مجارستان است که در نیمه اول قرن ما زندگی کرد. در سال 1879 در یک خانواده دهقان در یکی از دهاتهای کوچک مجارستان متولد شد، پدرش دهقان کوچکی بود که زمین مختصری داشت و با همت و غیرت زندگی میکرد. زیگموند نه تنها با محیط ده خود و با دنیای فقیر و محدود روستاییان اشنایی زیاد کرد بلکه چون زندگی پرماجرایی داشت، توانست با قشرهای مختلف اجتماهی به خوبی آشنا شود و در آثار فراوان خود قیافههای مختلف مردم را منعکس سازد، به همین جهت ژیگموند موریتس از نوع نویسندگانی شبیه «شکسپیر» در انگلستان، «بالزاک» در فرانسه و «گورکی» در شوروی میباشد که آثارشان جلوهگاه نمونههای مختلف مردم زمان خودشان شده است." فقیرها عنوان داستان پایانی این مجموعه است که بخشی از آن در ذیل این مطلب آمده است:" دو مرد فقیر در کنار بالایی مزرعه زمین را میکندند، هر دو، بیل به دست پهلو به پهلوی هم کار میکردند، پیرمرد پیوسته حرف میزد و جوان آنقدر بیحال بود که هر وقت پیر مرد با پرحرفیهای بیهودهاش اسباب زحمت او میشد مثل اینکه دیگر نمیتواند کار کند دست از کار میکشید. کارگز جوان، مرد نیرومندی بود، موهای سیاهی داشت، لباس کهنه قهوهای رنگی پوشیده بود، یک پوتین سربازی به پا و یک کلاه خیلی کهنه سربازی به سر داشت، از کلاههایی که به جز بر سر سربازیهای خیلی خسته و بیرمق دیده نمیشود، سربازهایی که گاهی در کوجهها به چشم میخورند که پس از ده، پانزده یا بیست ماه که در جبهه جنگ در خندقها گذراندهاند خود را بیراده و ناتوان میکشانند.