به نام خدا

یه کتاب خوب میتونه زندگیت رو عوض کنه!

02191306290
ناموجود
این کالا فعلا موجود نیست اما می‌توانید زنگوله را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم.
موجود شد باخبرم کن

کتاب‌های مشابه







سپید دندان - چشم و چراغ 69









آیکون توضیحات کتاب

معرفی کتاب

کتاب سپید دندان اثر جک لندن، یکی از رمان‌های مشهور ادبیات مدرن جهان است که در سال 1906 به صورت پاورقی در مجله آوتینگ منتشر شد. داستان سپید دندان در دوران جستجوی طلا در یوکان کانادا می‌گذرد. این رمان حول محور یک سگ به نام سپید دندان می‌چرخد که در یک محیط وحشی و سخت به زندگی ادامه می‌دهد. او توسط یک مرد خشن به نام گِرِدلی بدست آورده می‌شود، اما بعداً توسط یک مرد مهربان به نام ویزون نجات می‌یابد. داستان به بررسی رابطه بین انسان و حیوان در یک محیط سخت و وحشی می‌پردازد. سگ اصلی داستان که در طول رمان از یک حیوان وحشی به یک سگ خانگی تبدیل می‌شود.  داستان در یک محیط سخت و برفی اتفاق می‌افتد که به عنوان یک شخصیت در داستان عمل می‌کند. یکی از تم‌های اصلی داستان که به بررسی تغییرات در رفتار سپید دندان و تعامل او با انسان‌ها می‌پردازد. سپید دندان به عنوان یک اثر کلاسیک ادبیات آمریکایی شناخته شده است و به دلیل بررسی موضوعات انسانی و رابطه با طبیعت، برای مخاطبان علاقه‌مند به ادبیات مدرن و داستان‌های ماجراجویانه جذاب است.

درباره کتاب سپید دندان - چشم و چراغ 69

در رمان "سپید دندان" شخصیت‌های اصلی به‌ویژه سپید دندان و ویزون به‌صورت تدریجی و در تعامل با محیط و حوادث داستان توسعه می‌یابند. این توسعه به‌واسطه‌ی تغییرات در رفتار و درک شخصیت‌ها از خود و جهان اطرافشان رخ می‌دهد. توسعه شخصیت سپید دندان: سپید دندان در ابتدا یک سگ وحشی است که سه‌چهارم ژن او گرگ و یک‌چهارم آن سگ گرگی است. این ترکیب ژنتیکی باعث می‌شود که او در محیط وحشی به‌عنوان یک موجود قدرتمند و مستقل زندگی کند. تعامل با انسان‌ها: سپید دندان ابتدا توسط گردلی بدست آورده می‌شود، اما رفتار خشن او باعث می‌شود که سپید دندان به‌صورت وحشیانه و پرخاشگرانه با او رفتار کند. پس از آن، او توسط ویزون نجات می‌یابد و به‌تدریج با او ارتباط برقرار می‌کند. تحول به یک سگ خانگی: در طول داستان، سپید دندان از یک سگ وحشی به یک سگ خانگی تبدیل می‌شود. این تغییر به‌واسطه‌ی تعامل با ویزون و دریافت محبت و مراقبت از او است. سپید دندان یادمی‌گیرد که به انسان‌ها اعتماد کند و به‌جای پرخاشگری، به‌صورت صلح‌آمیز با آنها رفتار کند. توسعه شخصیت ویزون: ویزون به‌عنوان یک شخصیت مهربان و صلح‌جو در داستان معرفی می‌شود. او با سپید دندان به‌صورت محبت‌آمیز رفتار می‌کند و به او کمک می‌کند تا به یک سگ خانگی تبدیل شود. تعامل با سپید دندان: ویزون با سپید دندان به‌صورت صبورانه و محبت‌آمیز رفتار می‌کند و به او کمک می‌کند تا به محیط جدید خود سازگار شود. این تعامل باعث می‌شود که سپید دندان به‌تدریج به ویزون اعتماد کند و به او وفادار شود. تاثیر بر سپید دندان: ویزون با رفتار محبت‌آمیز خود، سپید دندان را از یک سگ وحشی به یک سگ خانگی تبدیل می‌کند. این تغییر به‌واسطه‌ی تعامل مثبت ویزون با سپید دندان است. به‌طور کلی، توسعه شخصیت در "سپید دندان" به‌واسطه‌ی تعامل بین شخصیت‌ها و محیط اطرافشان رخ می‌دهد. سپید دندان از یک سگ وحشی به یک سگ خانگی تبدیل می‌شود و ویزون به‌عنوان یک شخصیت محبت‌آمیز و صلح‌جو، این تغییر را تسهیل می‌کند.

خواندن کتاب سپید دندان - چشم و چراغ 69 را به چه کسانی توصیه می‌کنیم؟

علاقه‌مندان به ادبیات کلاسیک و طبیعت‌گرایی: این کتاب یکی از شاهکارهای ادبیات آمریکایی است و برای کسانی که به ادبیات کلاسیک و طبیعت‌گرایی علاقه دارند، بسیار جذاب است. مخاطبان علاقمند به داستان‌های ماجراجویانه: داستان این کتاب در محیط وحشی یوکان اتفاق می‌افتد و ماجرای یک سگ - گرگ را روایت می‌کند که به‌صورت یک داستان ماجراجویانه جذاب است. کسانی که به رابطه انسان و طبیعت علاقه دارند: این رمان به بررسی رابطه انسان و طبیعت می‌پردازد و مفاهیم عمیقی در مورد تأثیر محیط بر موجودات زنده ارائه می‌دهد. نوجوانان و جوانان: این کتاب به‌عنوان یکی از بهترین رمان‌ها برای نوجوانان شناخته شده است و برای جوانانی که به داستان‌های تحول و رشد علاقه دارند، مناسب است. کسانی که به فلسفه و روان‌شناسی علاقه دارند: این اثر به مفاهیم فلسفی و روان‌شناختی مانند تأثیر تربیت بر ذات موجودات زنده می‌پردازد و خواننده را به تأمل وادارد.

در بخشی از کتاب سپید دندان - چشم و چراغ 69 می‌خوانیم

خیلی زود سپید دندان خواست تا بار دیگر به کندوکاو بپردازد. گری بیور را دید که چمباتمه زده بود و چند تکه چوب و مقداری خزه‌ی خشک روی زمین در کنارش بود. او تماشا کرد که گری بیور شاخ و برگ‌ها و تکه چوب‌ها را از بچه‌های سرخپوست می‌گرفت. چند دقیقه بعد در حالی که سپید دندان کنار زانوی گری بیور نشسته بود، دید بخاری عجیب از چوب‌ها و خزه بلند شد. حالا چوب‌ها به رنگ خورشید آسمان درآمده بودند! سپید دندان چیزی از آتش نمی‌دانست. او به سمت آن کشیده شد؛ درست مثل نوری که او را در روزهای اول در غار فرامی‌خواند. به سمت آتش خزید. او خیلی نزدیک شد، دماغش آتش را لمس می‌کرد و هم‌زمان زبان کوچکش به سمت آن دراز شد. برای لحظه‌ای فلج شد. سپس از شدت درد واق‌واق کرد. قبلاً با چنین دردی مواجه نشده بود. کیچه با شنیدن صدای فریادهای توله‌اش سعی کرد تا خودش را از درخت آزاد کند. گری بیور خندید و به ران‌هایش کوبید. او به همه گفت که آن توله‌ی احمق چه کرده است. سپید دندان تلاش کرد تا دماغ سوخته‌اش را تسکین بدهد؛ ولی زبانش هم درد می‌کرد. در حالی که ناامیدانه تلاش می‌کرد تا برای کمک به مادرش برسد، در محاصره‌ی مردان و بچه‌های بیشتری که در حال خنده بودند، قرار گرفت. حالا سپید دندان شرمساری را می‌شناخت. آتش او را آزار داده بود؛ ولی خنده‌ی آدم‌ها خیلی بیشتر او را آزرد. وقتی شب فرارسید، سپید دندان دلش بیشتر و بیشتر برای خانه‌اش تنگ شد. این سرزمین خیلی پر سر و صدا بود. مردان خیلی قدرتمند بودند. جدال بین سگ‌ها هرگز پایان نمی‌یافت. همهمه هرگز قطع نمی‌شد.

نظرات کاربران

کتاب‌های مشابه