بازیابی امر محسوس براي آنان كه با هنر سر و كار دارند و كساني كه در مورد آن ميانديشند، «اهميت» خاص هنر امري بديهي به نظر ميرسد. در كار بسياري از متفكران دويست و پنجاه سال گذشته، هنر و اثر هنري به عنوان محل رخنمايي حقيقت و لحظه گشايشي ظاهر ميشود كه حقيقتي كه در جامعه، سياست، و علوم تجربي مدرن يافت نميشود خود را در آن آشكار ميكند: اثر هنري همچون تنها استثنا واقعيت سرتاسري كذب و كژنمايي و بيگانگي ظاهر ميشود - لمحه رستگاري در جهاني سراسر هبوط يافته.