وقت خوب مصائب نوشته احمدرضا احمدی احمدی در این مجموعه پنجاه شعرش را به چاپ رسانده و اگرچه رد گذر زمان در این شعرها دیده میشود اما همچنان عناصر اصلی جهان شعری او در شعرهای این دفتر دیده میشود. در شعرهای این مجموعه احمدی نیز اشیا و عناصر زندگی روزمره حضوری پررنگ دارند و با نگاهی سوررئالیستی در شعرهای شاعر وارد شدهاند. در شعری از این مجموعه با عنوان «باید باور میکردیم» میخوانیم: «باید باور میکردیم/ مرگ گاهی دلپذیر بود/ آنوقت بود/ که ما از لباسهای سیاه/ نفرت نداشتیم/ و در شیشههای خالی نوشابه/ مرگ را گم میکردیم/ اما آنوقت/ زندگی و شیشهی خالی نوشابه/ شفاف میشدند/ ما به هنگام دیدن مرگ/ از پشت پنجره/ زمان را شفاف دیدیم/ که در کنار دختری جوان/ در خیابانهای پاریس/ پس از باران/ قدم میزد/ آنوقت بود که تنهایی را/ خوفناک میدیدیم/ و از مرگ وحشتی نداشتیم.»