اینرمان، از روزهایی میگوید که مردم بوشهر در طول آن به رهبری رئیسعلی دلواری علیه دو جناح یعنی دیکتاتوری مستبد محمدعلیشاه و از سوی دیگر مزدوران انگلیسی، با شوری که اوج گرفته بود، مبارزه میکردند.
این رمان، از روزهایی میگوید که مردم بوشهر در طول آن به رهبری رئیسعلی دلواری علیه دو جناح یعنی دیکتاتوری مستبد محمدعلی شاه و از سوی دیگر مزدوران انگلیسی، با شوری که اوج گرفته بود، مبارزه میکردند. داستان «آواز تیتروها» با حضور دو نوجوان تنگسیری که مشغول ماهیگیری هستند شروع میشود و در ادامه بقیه ماجرا با پیوستن آنها به مبارزات و روایتشان از درگیریهایی که با آن روبهرو میشوند، در بستری که پر از رفاقت است؛ پیش میرود.
اشاره به لحن و بیان بوشهری با بیان واژههای بسیاری که در پاورقی از آن گفته شده هم اتفاق دیگری است که خواننده در طول «آواز تیتروها» کموبیش به آن برمیخورد.
عنوان «آواز تیتروها» برای این کتاب، برگرفته از پرندهای است که در بوشهر به دلیل صوتی که شبیه به آوای (تیتِرو) تولید میکند، به همین اسم خوانده میشود. این پرنده در طول قصه به شکلی مثل یک نشان بین حیدر و نوشاد که دو شخصیت اصلی ماجرا هستند، حضور دارد. تیتروها در شروع و پایان این کتاب هم حضور کلیدی دارند.
از همه شنیدم که تیتروها میخوانند: «تیترو... تیترو...» حیدر آسمان را نگریست و پرندهها را جستجو کرد، به یاد شب خاطرهانگیزش با زار عباس افتاد. آنها را دید که در اعماق آسمان هم دوش ستارهها میرفتند و آوازشان دمبهدم به تحلیل میرفت. حیدر اندیشید تیتروها الان روی ماهورهایی هستند که با نوشاد به دنبال اسبها رفته بود. خنده حسرت باری کرد و سوار به گاری نزدیک شد و ضمن حرکت روی تابوت نوشاد خم شده است گفت: «نوشاد تیتروها هستنا نمی خوای نگاه کنی و آوازشون رو گوش کنی؟ روزی میگفتی تیتروها رو دوست دارم نمیخوای نگاه کنی؟ حالا روی چراگاه رمه اسبا رسیدهان. کاش میتونستی نیمخیز بشی و این پرندههای زیبا را ببینی و آواز پر برکتشون رو بشنوی.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir