کتاب امریکا شناسی : فراز و فرود یک امپراتوری کتاب حاضرتلاش دارد تا مخاطب خود را به شناخت واقع بینانه ای نسبت به ایالات متحده آمریکا برساند.و در این مسیر به مراحل اوج و فرود این سرزمین و تفاوت بین آمریکا و آمریکاییها نظر دارد. نویسنده کتاب حاضر در مقدمه این اثر می نویسد: شما در این کتاب مشاهده خواهید کرد که آمریکاساده و در عین حال پیچیده، گیج کننده، پر از تناقض و همچنین فریبنده، متنوع، یکنواخت و بزرگ است. برای مثال، ما امروز فرهنگ مصرف گرایی دنیا را به ارث برده ایم برای بسیاری از مردم، زندگی در آمریکاجذاب و دلربا به نظر می رسد، اگر برخی از عادت های آمریکایی ها به دیگر ملت ها سرایت کند، جهان نیاز سه برابر خواهد داشت و افزون بر آن آلودگی محیط زندگی نیز چندین برابر خواهد شد. اعتیاد به خرید در آمریکابه حدی است که گویی فردایی وجود ندارد. فرهنگ عمومی آمریکابا پیام های بازرگانی بمباران می شود این حسن طمع، همراه با اعتبار کاذب، مصرف گرایی را آسان اما مردم را ورشکسته یا مقروض ساخته است بدین ترتیب فروشگاه های بزرگ جای کلیساها و معابد را گرفته است. نگارنده با توجه به تجربه پنجاه ساله ای که از زندگی درآمریکا دارد ویژگی های دولت و ملت آمریکا را در سه بخش این کتاب به رشته تحریر در آورده است. وی در بخش اول نگاهی دارد به شناخت کلی جامعه آمریکا، که در این راستا تاریخ و تمدن، اقتصاد سرمایه داری ، دین و سیاست نیز بررسی شده است: برای بیشتر مردم دنیا، ایالت متحده آمریکاتصویری ذهنی و نه واقعی است بسیاری از مردم جهان به آمریکاسفر نکرده، آن سرزمین را ندیده اند و فرصت زندگی و کار در آن کشور را نداشته اند ولی چون آمریکایک نیم قاره پهناور و قدرتی بزرگ محسوب می شود علاقه و کنجکاوی درباره ی آن در میان مردم دیگر کشورها زیاد است این کتاب می کوشد تا آمریکارا آن گونه که حقیقتاً هست معرفی کند نه آن گونه که ما تصور کرده، حدس می زنیم و یا با رسانه ها و تصاویر ماهواره ای، اشیا، ابزار و کالاهای ساخت آن کشور،آن در مغزمان مجسم می کنیم. به نقل از کتاب حاضر از پایان جنگ جهانی دوم تا کنون، آمریکاسهم بزرگی از اخبار و وقایع دنیا را به خود اختصاص داده است بخش بزرگی از مردم جهان مجبور شده اند روزانه به جزئی ترین اتفاقات روی داده در آمریکاو روند آن توجه داشته باشند آنها تقریباً به هر سو که نگاه می کنند تبلیغات آمریکا، محصولات آمریکا، غذای آمریکا، سلیقه (مد) آمریکاو موسیقی آمریکارا مشاهده می کنند. ترویج و توسعه سلیقه و مصرف گرایی آمریکا، تمامی قاره های دنیا را فرا گرفته است. بیشتر اختراع ها و توسعه فناوری های امروزی از آمریکاسرچشمه گرفته و در حوزه هایی چون فناوری اطلاعات، زیست شناسی، پزشکی و قضایی، آمریکابر دیگران تقدم داشته است... در این بخش علاوه بر آنکه در خصوص چالش بین کشف یا تصرف این سرزمین بحث شده است به جنگهای این کشور با مکزیک و اسپانیا اشاره شده است. یکی از وقایعی که در تقویم سالیانه آمریکاو در رسانه ها و کتب تاریخی معمولی بدان توجه نمی شود، جنگ آمریکاو اسپانیاست که در نتیجه آن بر اساس قرارداد 1898 م. پاریس، آمریکایی ها کوبا را تصرف کرده، ایالت های پورتوریکو را به آمریکا ملحق نموده و به مدت طولانی کشورهای فیلیپین و جزایر نزدیک اقیانوس آرام را به مستعمره های واشنگتن اضافه کردند... با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و سپس با فروپاشی شوروی و رژیم های کمونیستی اروپای شرقی، بعد از صحبت درباره ی موضوع «دولت، ملت»که واحدهای سیاسی دنیای مدرن ما را تشکیل می دهد، توجه غرب به موضوع تمدن معطوف شد همان گونه که بحث ونظر درباره ی مفاهیم اجتماعی، مانند جامعه مدنی، جامعه اطلاعاتی و جامعه باز و بسته در دستور روز دولتمردان، روشنفکران، دانشگاهیان و روزنامه نگاران قرار گرفت واژه تمدن نیز جای خود را در مذاکره های روزانه بازنمود، برخورد، تصادم و کشمکش تمدن ها همکاری و گفتگوی تمدن ها، توسعه و رشد تمدن ها، تمدن غرب، تمدن اروپایی، تمدن آمریکاو تمدن اسلامی از جمله موضوع های گفتاری و نوشتاری سال های اواخر قرن بیستم و دهه اول قرن بیست و یکم قرار گرفت و موضوع تمدن آمریکایکی از دریچه های شناخت آمریکاشد. در قسمتی از این بخش آمده است: تمدن امریکا یکی از دروس اجباری در بسیاری از دانشگاههای آمریکا پس از انجیل است و جنگ های داخلی آمریکا و موضوع تمدن آمریکایکی از برجسته ترین موضوعات اهمیت دار برای نشریه های معاصر ایالات متحده به شمار می رود توجه مردم و رسانه های دنیا به موضوعع تمدن آمریکابا توسعه قدرت سیاسی، اقتصادی، نظامی، فناوری، فرهنگی و صنایع رسانه ای پس از جنگ جهانی تا امروز شدت یافته است. شناخت نظام آمریکاموضوعی است که در بخش دوم بررسی شده است مباحث کلی این بخش عبارتند از دولت و حکومت، احزاب سیاسی، سازمان های اجتماعی، جامعه مسلمانان در آمریکاو دموکراسی آمریکا. در نظام و تاریخ سیاسی آمریکاهیچ مقامی بالاتر و حتی مقدس تر از مقام ریاست جمهوری نیست زیرا در غیبت یک قدرت معنوی و دینی ملی، نهاد ریاست جمهوری و شخص رئیس جمهور مسئولیت رهبری ملی و ریاست قوه مجریه را عهده دار است. گفتنی است در آمریکا، انتقاد، شوخی، بحث و جدال درباره ی سیاست گذاری و سیاست های ریاست جمهوری، آزاد و متداول است ولی توهین، شک و تردید در مورد شخص رئیس جمهور و نهاد ریاست جمهوری، ممنوع و یک گناه بزرگ سیاسی و دلیل بی علاقگی به کشور، نظام و وطن است. به نقل از کتاب حاضر یکی از مسائل بزرگ مردم سالاری و دموکراسی در آمریکااین است که نخبگان و به طور کلی سیستم سیاسی آن کشور نتوانسته اند در مفهوم قدیمی و سنتی خود در مورد قدرت تجدید نظر کنند. گرچه بازیگران سیاسی دنیای امروز از روش های ماکیاولی شیطانی و قدرت گرایی تقلید و اطاعت می کنند اما در نهایت نه مفهوم نظری نه معنای عملی قدرت، در چند دهه اخیر بی تغییر مانده است بر خلاف ادعاهای متفکران غرب در قرون وسطی و دوران معاصر، مرکز ثقل سیاست تنها در قدرت به معنای قدیمی آن نیست بلکه سیاست به طور کلی یک فعالیت فرهنگی است و منابع اصلی امروز قدرت، عبارت است از منابع و زیر ساختهای غیر ملموس یا قدرت نرم و نیز منابع و زیر ساختهای ملموس یا قدرت سخت (نظامی، اقتصادی، جغرافیایی، طبیعی، جمعیت و انرژی) در آستانه قرن بیست و یکم، کمبود منابع غیر ملموس و نرم قدرت، بیش از هر زمان دیگر در آمریکامشهود و حائز اهمیت بوده و ترازوی حکومت و فرمانروایی را متلاطم ساخته است. در مبحثی با عنوان جنایت های کلمبوس آمده است: تصرف قاره آمریکاتوسط مهاجمان اروپایی و کوشش آنها برای به دست آوردن هر چه بیشتر منابع طلا و سایر مواد و عناصر با ارزش همراه با شروع اسارت بومیان و تجارت بردگی، آثار چشمگیری بر جامعه و مردم این سرزمین بر جای گذاشت.کشتار بومیان هائیتی باعث شد در عرض دو سال جمعیت آن سرزمین به 250 هزار نفر تقلیل یابد. در ادامه این مباحث و در خصوص بردگی و برده داری که توسط اروپائیان انجام می شد به یک نویسنده سیاه پوست امریکایی اشاره شده است. وی ورود و خروج کشتی ها را به بنادر و سواحل شرقی آمریکای شمالی در سال 1619 م. این گونه گزارش می کند: کشتی ها با پرچم های ناشناخته پی در پی وارد بندر می شدند کالاهای این کشتی ها معمولی نبود زیرا بار اصلی آن را برده های آفریقایی تشکیل می داد که اغلب هلندی ها برای تجارت و فروش با انگلیسی ها وارد بندر جیمزتان در سواحل ایالت ویرجینیا می کردند. در دنیایی مدرن پانصد سال گذشته کشوری وجود نداشت که نژاد پرستی و تبعیض دینی در آن به اندازه ایالت متحده آمریکاباشد. همان گونه که نژاد سفید اروپایی خود را بر این قاره تحمیل کرد همین نژاد سیاه پوستان آفریقا را به عنوان کالاهای تجارتی در آمریکارواج داد و بومیان این قاره یعنی سرخپوستان را نابود کرد. در قسمت دیگری از این بخش می خوانیم: با کشف قاره آمریکاتوسط اروپایی ها و دخالت نظامی کشورهای اروپایی در این قاره علیه بومیان و نیز مهاجرت اروپایی ها به مناطق مختلف آن به تدریج آمریکای شمالی توسط انگلیسی ها، آمریکای مرکزی توسط اسپانیایی ها و آمریکای جنوبی توسط پرتغالی ها و اسپانیایی ها، بخشی از مستعمرات اروپا شد. چیزی نگذشت که کشورهای دیگر اروپایی مانند فرانسه، هلند و آلمان نیز مناطق و مستعمرات ویژه ی خود را در این قاره مستقر کردند سواحل شرقی و شمالی آمریکاکه شامل ایالت های متشکل از مهاجران انگلیسی، ایرلندی، اسکاتلندی، هلندی و آلمانی بود، با حکومت و پادشاهی انگلستان، به صورت مستعمره اداره می شد. همچنین در قسمت دیگر این اثر و در نگاهی آماری به جامعه مسلمانان در آمریکاآمده است: در نیم قرن پیش، جامعه شناسان و کارشناسان علوم سیاسی غرب فکر نمی کردند که اسلام به قدرت بزرگ در سیستم بین المللی تبدیل شود. به همین دلیل مطالعه ی نفوذ مسلمانان در دنیا از جنبه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و منطقه ای تقریباً ناچیز بود. در آمریکای شمالی و ایالات متحده آمریکانیز جمعیت مسلمانان و فعالیت آنها در حاشیه قرار داشت. در سه دهه اخیر و به ویژه با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نه تنها این پیش فرضها و معادلهها اعتبار خود را از دست داد بلکه اندک اندک برداشت و تحلیل های جدیدی از جایگاه اسلام و مسلمانان در امور بین المللی ارائه شد. نویسندههمچنین در خصوص مالکیت و آزادی بیان در آمریکا، آوردهاست در اعلامیه ی استقلال آمریکا، عبارت: زندگی، آزادی، سعادت و خوشبختی برای مردم امریکا ذکر شده است ولی در قانون اساسی مصوب مجلس مؤسسان این کشور این عبارت به زندگی، آزادی و مالکیت تبدیل می شود. مالکیت زمین و ثروت، اصلی مهم از زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی این سرزمین بزرگ، یعنی آمریکارا تشکیل می داد و مؤسسان جمهوری این کشور، در مورد ثروت و دارایی مردم بی طرف نبودند. قانون اساسی آمریکا، نشان دهنده پیچیدگی اجتماعی آمریکاست. اصلی ترین قانون در مرحله نخست حفظ و حمایت از ثروت و دارایی عده کوچکی از نخبگان و گروه برتر آمریکاست و مرحله بعد تلاش برای حفظ و نگهداری مالکیت طبقه متوسط است... وی ادامه نیز اشاره دارد به این مطلب که: در قانون اساسی آمریکاو لایحه حقوق مردم تناقض در آزادی بیان، به خوبی آشکار است بر اساس نخستین ماده لایحه حقوق مردم آمریکاکه در سال 1719 م. به تصویب کنگره رسید، «کنگره آمریکاحق تصویب لوایحی که با آزادی بیان و مطبوعات منافات داشته باشد، ندارد.» اما چند سال بعد یعنی در سال 1798 م. کنگره آمریکا، لایحه (ضد) تفرقه آفرینی و آشوبگری را که در دولت جان آدامز (دومین رئیس جمهور آمریکا) تنظیم شده بود، به تصویب رساند. این نوشتن و گفتن هر چیزی علیه نظام، دولت و رئیس جمهور را که دروغ، فساد انگیز و بد اندیشانه باشد، ممنوع و غیر قانونی اعلام کرد... هم چنین در این فصل به مباحثی چند در خصوص محرومیت های زنان، کوچ اجباری بومیان، دو گانه استبداد و دموکراسی، نیز پرداخته شده است: در مغز و اندیشه ای بسیاری از آمریکاییها و مهاجرانی که سه قرن گذشته در این قاره سکونت اختیار کردهاند بزرگترین چالش عصر مدرن اختلاف و رویارویی بین دموکراسی و استبداد بوده است این جهان بینی و بینش دو قطبی به نظام جوامع، به آمریکایی آموخته است که دموکراسی بهترین نظام سیاسی برای آمریکاو تمام جوامع دنیاست بدون اینکه کوشش کند معنا و ابعاد دموکراسی را بیان و توجیه کند بنابر این آمریکایی ها دموکراسی را دوست داشته و خواهان آن هستند ولی درباره ی معنای آن، جزء اشاره به حکومت، دولت، کنگره و قانون اساسی، چیزی نمی توانند بیان کنند... موضوع بخش سوم کتاب حاضر، شناخت فرهنگ و نخبگان آمریکاست که در این بخش مباحثی نظیر صنایع فرهنگی و رسانه ها، آزادی و کنترل بیان، آمریکابه کجا می رود؟ و فراز و فرود قدرت، بررسی شده است. مقدمه این بخش نگاهی دارد به شکوفایی ملی ایالات متحده آمریکا: دوران شکوفایی اقتصادی و بزرگداشت ملی گرایی آمریکادر سال های پس از جنگ جهانی دوم، در دهه 1950 م. بود این دوره همچنین اوج دوران غرور و خودپسندی امریکاست در این سال ها ریاست و جمهوری آمریکارا ژنرال آیزنهاور فرمانده ی نیروهای متفقین در جنگ جهانی دوم، عهده دار بود. سفید پوستان مسیحی اروپایی نژاد، محافظه کار و لیبرال برای خود مقام سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ویژه ای متصور بودند. رجز خوانی های وزیر امور خارجه آمریکا، جان فاستر دالس، در مورد تهدید و خطر شوروی تا حد زیادی سیاست خارجی، جهانی و گفتمان دولت وی را تشکیل می داد. در ادامه این فصل در خصوص آزادی بیان می خوانیم: شاید بزرگترین منشور حقوقی آزادی فکر، بیان و رسانه، که در نهایت در دادگاه ها و محکمه ها، حدود عملکرد رسانه ها را تعیین می کند، ماده اول قسم قانون اساسی (لایحه الحاقی به قانون اساسی) است که در سال 1791 م. از سوی کنگره امریکا به تصویب رسید و تا امروز تا حدی ملاک عمل است. بر اساس این ماده کنگره آمریکانباید قانونی که منجر به نقض آزادی بیان یا مطبوعات باشد تصویب کند. ولی هنوز هفت سال از تصویب این ماده الحاقی به قانون اساسی نگذشته بود که کنگره آمریکابا تصویب لایحه دیگری به نام لایحه ضد فتنه و آشوبگری 1798 م. به طور آشکار و صریح، همین ماده مربوط به آزادی بیان و مطبوعات را نقض کرد. تسلط صهیونیست ها بر رسانه ها، رسانه ها و دیپلماسی عمومی، تناقض های نظام سرمایه داری و استقلال فردی از مواردی دیگر است که در این بخش بدانها اشاره شده است: یکی از ویژگی هایی که آمریکایی ها درباره ی خود اظهار کرده و بدان افتخار می کنند استقلال فردی و خودکفایی است. در جامعه آمریکارقابت و فردگرایی یک خصلت نیک و یک صفت مطلوب و حتی با فضیلت محسوب می شود آمریکایی ها کارهای دشوار را تحسین می کنند و برای آنان زندگی یک بازی جدی است که پیروزمندان همیشه قهرمان هستند افراد ضعیف جه از نظر جسمی و چه از نظر فکری و کار، جایگاه مناسبی در میان آمریکایی ها ندارند. معنای وجدانی و اخلاقی فردگرایی از دیدگاه آنان، فلسفه و جهان بینی سودگرایی و استفاده از اشیا، زمان و مکان است از این جهت امریکایی ها ارزش های مسیحی پروتستانی، به ویژه گروه کلونیست ها را به میراث برده اند. ارزش هایی که در آن ثروتمندان بزرگ بوده و فقرا، کودکان وابسته به دیگران حساب می شوند... امروز شناخت و درک صحیح جامعه و نظام آمریکابه این دلیل ضروری است که پدیده آمریکامرکزیت ویژه ای در نظام جهانی و آنچه به نام مدرن و فرا مدرن معروف شده، پیدا کرده است. به نظر می رسد کتاب حاضر با این فرض می تواند مورد قبول، استفاده و استقبال علاقه مندان قرار گیرد.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir