به نام خدا

یه کتاب خوب میتونه زندگیت رو عوض کنه!

02191306290
ناموجود
این کالا فعلا موجود نیست اما می‌توانید زنگوله را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم.
موجود شد باخبرم کن

کتاب‌های مشابه







ستاره ها چیدنی نیستند - برگرفته از زندگی یک دختر آمریکایی









3
آیکون توضیحات کتاب

معرفی کتاب

کتاب ستاره ها چیدنی نیستند برگرفته از داستانی واقعی پیرامون ماجراهای پر فراز و نشیب یک دختر آمریکایی، به قلم محمد علی حبیب‌اللهیان است. این دختر آمریکایی با دو نگاه و دو مدل سبک زندگی در مورد زنان آشنا ‌شده و همین آشنایی، منشأ اتفاقاتی مهم در زندگی او و دوست نزدیکش می‌شود که یک داستان عشقیِ پاک هم در این بین شکل می‌گیرد که خواننده مشتاق فهمیدن عاقبت آن است.

درباره کتاب ستاره‌ها چیدنی نیستند:

این رمان بلند، پیرامون سبک زندگی بانوان و با محوریت موضوع حجاب و با نگاهی فرادینی و فراملیتی است و شخصیت‌های مشهور، فعال و جنجالی زیادی در آن حضور دارند! شخصیت و قهرمان اصلی داستان، دختری آمریکایی است که طی ماجراهایی با مرکز اسلامی نیویورک آشنا شده و در جلسات متعدد این مرکز، تمام افکار و آراء پیشین خود را به چالش می‌کشد. این دختر آمریکایی به سبب این اتفاق با دو نگاه و دو مدل سبک زندگی در مورد زنان آشنا می‌شود و همین آشنایی، منشا اتفاقاتی مهم در زندگی او و دوست نزدیکش خواهد شد. دو نگاهی که حداقل در 14 مساله، 180 درجه با یکدیگر اختلاف اساسی دارند و این قهرمان داستان است که باید در این میان، تصمیمی بزرگ بگیرد ... تصمیمی که مخاطرات زیادی برایش به همراه خواهد داشت.

خواندن کتاب کتاب ستاره‌ها چیدنی نیستند را به چه کسانی توصیه می‌کنیم

مخاطبان کتاب «ستاره‌ها چیدنی نیستند» شامل افرادی هستند که به موضوعات اجتماعی و فرهنگی مرتبط با زنان و حجاب علاقه‌مندند. این کتاب به ویژه برای جوانان و نوجوانان، به ویژه دختران، جذاب است زیرا داستانی از چالش‌ها و انتخاب‌های یک دختر آمریکایی را روایت می‌کند که با دو سبک زندگی متفاوت مواجه می‌شود. همچنین، افرادی که به مباحث فرادینی و فراملیتی توجه دارند و به دنبال درک عمیق‌تری از مسائل هویتی و فرهنگی هستند، می‌توانند از این رمان بهره‌مند شوند. علاوه بر این، والدین، معلمان و مربیان نیز می‌توانند با مطالعه این کتاب، به بحث‌های آموزشی و تربیتی در مورد هویت و انتخاب‌های زندگی جوانان بپردازند. در نهایت، علاقه‌مندان به داستان‌های عاشقانه و ماجراجویی‌های شخصی نیز می‌توانند از این اثر لذت ببرند.

در بخشی از کتاب ستاره‌ها چیدنی نیستند می‌خوانیم:

 دست و پای دختر به یک صندلی آهنی در کنج اتاق طناب پیچ شده بود. دختر التماس می کرد و می گفت: «ولم کنییید! چی از جونم می خواین؟» مردی که ریش بلند و کله قندی داشت و پیراهن سفید یقه سه سانتی پوشیده و یک انگشتر بزرگ با نگین قرمز توی انگشتش بود، کمربند را بالا می برد و بی هدف به بدن دختر می زد. دختر جیغ می کشید و می گفت: «هر کاری دوست دارین انجام بدین. فقط بعدش ولم کنییین کثافتاااا! » مرد دوباره شروع کرد به زدن دختر با کمربند و دختر بلندتر جیغ می کشید. مرد گفت: دختره ی هرزه! با چندتاشون رابطه داشتی؟ چندتا جوون رو به فساد کشیدی؟ دختر گفت: فقط با داریوش ارتباط داشتم. قراره با هم ازدواج کنیم. مرد گفت: «آشغال! برادرای ما رفتند شهید شدند که تو و امثال تو اینطوری با مرد نامحرم ارتباط داشته باشین؟» و بعد عربده کشید: پس کجایییین؟

 

نظرات کاربران

کتاب‌های مشابه