کتاب "سیاحت سیل: روایت حادثه سیل 1398" اثر مهدی کرد فیروزجایی، یک اثر ادبی است که به روایت حوادث سیل فروردین 1398 در ایران میپردازد. داستان این کتاب بر اساس گفتگوهای نویسنده با طلاب جهادی است که در مناطق مختلف سیلزده حضور داشتند. این کتاب بخشی از یک مجموعه سهجلدی با رویکرد "روایت زندگی" است که به خاطرات این طلاب میپردازد. کتاب به عنوان یک روایت تاریخی از تلاشهای جهادی طلاب در این حادثه مهم اجتماعی و انسانی عمل میکند. طلاب در واکنش به سیل 1398 به فعالیتهای جهادی گستردهای پرداختند. این فعالیتها شامل خدمات امدادی، خدمات فرهنگی و هماهنگی با سایر نهادهای امدادی بود. اعزام گروههای جهادی: طلاب بهصورت خودجوش و سازمانیافته به مناطق سیلزده اعزام شدند. حدود 12 هزار طلبه در مناطق مختلف حضور یافتند، با تمرکز بر خوزستان (8 هزار نفر)، لرستان (4 هزار نفر) و سایر استانها. خدمات امدادی: آنها در ساختن سیلبندها، نجات اسباب و اثاثیه مردم، لایروبی منازل و توزیع کالاهای ضروری فعالیت کردند. خدمات فرهنگی و دینی: طلاب در اقامه نماز جماعت، پاسخگویی به سوالات شرعی، آرامشبخشی به مردم و برگزاری مراسم دینی نقش داشتند. هماهنگی با سایر نهادها: همکاری با هلال احمر و سایر سازمانهای امدادی برای تسهیل خدمات انجام شد. جمعآوری کمکهای مالی و غیرنقدی: طلاب و روحانیون کمکهای مالی و غیرنقدی جمعآوری کردند که شامل کمکهای غذایی، پوشاک و وسایل بهداشتی بود.
علاقهمندان به ادبیات داستانی تاریخی: این کتاب یک روایت تاریخی از حوادث سیل 1398 است که به فعالیتهای جهادی طلاب میپردازد. بنابراین، برای کسانی که به ادبیات داستانی تاریخی علاقه دارند، مناسب است. مطالعهکنندگان حوادث طبیعی: برای آنهایی که میخواهند از تلاشهای انساندوستانه در مواجهه با حوادث طبیعی آگاه شوند. معلمان و دانشجویان: برای تدریس و تحلیل در کلاسهای ادبیات و تاریخ معاصر ایران. علاقهمندان به خاطرات روحانیان: برای کسانی که به خاطرات و تجربیات روحانیان در حوادث مهم اجتماعی علاقه دارند. کسانی که به داستانهای پندآموز علاقه دارند: این کتاب شامل داستانهایی پندآموز است که به مفاهیم اخلاقی و انقلابی میپردازد.
گوشی چند ثانیهای زنگ خورد و قطع شد. با خودم گفتم: «خوبه حالایه حالی از شیخ بگیرم.. » باز گوشی زنگ خورد و باز هم بانو بود. صابر گفت: «بانو کیه دیگه؟ » گفتم: «زنشه. » گفت: «درستش میکنیم. » صابر رد تماس داد و پیام فرستاد: «سر ساعت دوازده و بیست دقیقه با من تماس بگیر. الان توی کلاسم. » بعد ترانهی «دختر بندر» را به عنوان زنگ گوشی تنظیم کرد.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir