به نام خدا

یه کتاب خوب میتونه زندگیت رو عوض کنه!

02166963155
11 ٪
۲۰۰٬۰۰۰
۱۷۸٬۰۰۰
تومان
افزودن به سبد خرید

کتاب‌های مشابه







پیش از آنکه قهوه ات سرد شود









آیکون توضیحات کتاب

معرفی کتاب

کتاب پیش از آنکه قهوه‌ات سرد شود نوشته توشیکازو کاواگوچی، داستانی جذاب و تخیلی است که در یک کافه کوچک و مرموز در توکیو اتفاق می‌افتد. این رمان با ترکیب عناصر فانتزی و واقعیت، خواننده را به دنیایی می‌برد که در آن سفر در زمان ممکن است. داستان حول محور قهوه‌ای خاص می‌چرخد که به مشتریان کافه این فرصت را می‌دهد تا به گذشته سفر کنند، اما با قوانین خاصی که باید رعایت شود.

درباره کتاب پیش از آنکه قهوه ات سرد شود 

داستان با شخصیت فومیکو، یک زن جوان 28 ساله، موفق و زیبا آغاز می‌شود که در یک شرکت بزرگ کار می‌کند. او با مردی آشنا می‌شود و به او علاقه‌مند می‌شود. همه چیز در زندگی فومیکو طبیعی به نظر می‌رسد تا اینکه یک روز، مرد از او می‌خواهد در کافه‌ای که همیشه می‌رفتند، ملاقات کنند. اما وقتی به کافه می‌رسند، متوجه می‌شوند که کافه تعطیل است. آن‌ها به جای دیگری در همان منطقه می‌روند: یک کافه کوچک و زیرزمینی که تنها 9 نفر گنجایش دارد. این کافه بیش از صد سال است که فعالیت می‌کند و قهوه‌ای خاص در آن سرو می‌شود. اما چیزی که این کافه را منحصر به فرد می‌کند، امکان سفر در زمان است. مشتریان می‌توانند با نوشیدن این قهوه به گذشته سفر کنند، اما باید قوانین خاصی را رعایت کنند: مثلاً، نمی‌توانند گذشته را تغییر دهند و باید قبل از سرد شدن قهوه‌شان بازگردند. داستان‌های مختلفی در این کافه روایت می‌شود، از جمله داستان فومیکو که می‌خواهد به گذشته سفر کند تا با کسی که دوستش دارد، صحبت کند. این رمان با ترکیب عناصر فانتزی و احساسات عمیق انسانی، خواننده را به فکر فرو می‌برد و او را با سوالاتی درباره گذشته، حال و آینده مواجه می‌کند.

خواندن کتاب پیش از آنکه قهوه ات سرد شود را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم 

این کتاب برای علاقه‌مندان به ادبیات داستانی، دوستانداران ژانر فانتزی و کسانی که به داستان‌های احساسی و فلسفی علاقه دارند، بسیار مناسب است. اگر به دنبال کتابی هستید که شما را به دنیایی جدید ببرد و در عین حال احساسات عمیق انسانی را بررسی کند، پیش از آنکه قهوه‌ات سرد شود انتخاب مناسبی است. همچنین، این کتاب برای کسانی که به داستان‌های مرتبط با سفر در زمان و تغییر سرنوشت علاقه‌مندند، جذاب خواهد بود.

در بخشی از کتاب پیش از آنکه قهوه ات سرد شود می‌خوانیم:

دختری روی آن صندلی، ساکت نشسته بود.
سنش به دبیرستانی‌ها می‌خورد. چشم‌های درشت و قشنگی داشت. بلوز یقه‌اسکی کرم‌رنگ با دامن کوتاه چهارخانه، جوراب‌شلواری مشکی و چکمه‌های ماشی‌رنگ پوشیده بود. یک پالتوی پشمی هم پشت صندلی‌اش آویزان بود. لباس‌هایش مختص بزرگ‌سالان بود، ولی در چهره‌اش چیزی بچگانه دیده می‌شد. مدل موها‌یش به‌سبک باب بود و اندازه‌اش تا پایین صورتش می‌رسید. هیچ آرایشی نداشت، اما مژه‌های طبیعی بلندش زیبایی چهره‌اش را دوچندان کرده بود. گرچه از آینده آمده بود، اما اگر قانونی وجود نداشت که بگوید وقتی به گذشته برگردی نباید از روی آن صندلی تکان بخوری، چیزی نمی‌توانست جلوی حضور او در مکان‌های عمومی را درست مثل فردی از همان زمان بگیرد. اوایل اوت بود و لباس‌هایش اصلاً مناسب فصل نبود.
هنوز معلوم نبود که برای دیدن چه کسی به گذشته آمده است. در آن لحظه، تنها ناگاره توکیتا در کافه حضور داشت. مرد درشت‌هیکل با آن چشم‌های باریک، لباس فرم آشپزی پوشیده و پشت پیشخان ایستاده بود.
اما ظاهراً دختر برای دیدن صاحب کافه نیامده بود. هرچند چشم‌های دخترک در حال تماشای ناگاره بودند، اما در آن‌ها هیچ احساسی دیده نمی‌شد. به‌نظر می‌رسید حضور ناگاره اصلاً برای دختر اهمیتی ندارد. اما در آن لحظه، هیچ‌کس دیگری در کافه نبود. ناگاره دست‌به‌سینه ایستاده بود و دختر را نگاه می‌کرد.

نظرات کاربران

کتاب‌های مشابه