پابلو دِ سانتیس، متولد 1963 در بوئنسآیرس، در دانشگاه همین شهر ادبیات خوانده است. در سابقهاش ــ بهجز نوشتن رمان ــ روزنامهنگاری، نگارش فیلمنامه و داستانهای کمیک، و برنامهسازی برای تلویزیون نیز به چشم میخورد. از کتابهایش اقتباس سینمایی و تلویزیونی هم کردهاند، مثل فیلم بازیساز و سریال هیپنوتیزگر. از دِ سانتیس، پیشتر رمان دانشکده به فارسی ترجمه شده است.
او داستانهای پلیسی زیادی نوشته است، عمدتاً آمیخته با حسوحالی رمزآلود و رازوَرانه. رمان ترجمه نیز بهنوعی در همین دسته از کارهای دِ سانتیس میگنجد.
اوایل میگل زبان مادری خود را بهجا نمیآورد؛ اما مداوا سبب شد او از حیطهی توانِش طبیعی خود فراتر رود. او حالا زبانهای خارجی را ترجمه میکرد، زبانهایی را که عمراً نیاموخته بود. طبعاً این ترجمهها آفریدهی خیال بودند، اما او دیگر نمیتوانست از انجام این کار خودداری کند. او قادر نیست بگوید ’من این را نمیفهمم‘. میگل در همهچیز معنایی مییابد، حاضر نیست معنایی در ابهام باقی بماند. هیچ کلمهای در جهان نیست که میگل معنای آن را نداند.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir