وارن بافتاین نظریه را ارائه داد: «هیچ زمانی نخواهد بود که از خودت بهتر باشی.»، بینشی درخشان از یک مرد درخشان. منِ بهتر، هیچگاه وجود نخواهد داشت. هیچ زمانی ازخودت بهتر، وجود نخواهد داشت. بعضیها شاید سعی کنند که پندار، گفتار یا کردار تو را کپی کنند ولی هرچه هم به سختی تلاش کنند، تنها دومین نفر از بهترینِ تو خواهند بود زیرا شما منحصر به فرد هستید. ما بین میلیاردها انسان زندگی می کنیم، یکی از آنها شما هستید که امروززنده است. این درک، شما را متوقف میکند و به فکر میاندازد، اینطور نیست؟ به این نتیجه میرسی که خاص هستی یا نه، خارقالعاده هستی. درواقع مسابقه و رقابتی وجود ندارد.
بنابراین، امروز با خود چه خواهی کرد؟ آیا تواناییهای نهفته خود را گسترش میدهی؟ آیا خلاقیتهای ذاتی خود را بیشتر بهکار میگیری؟ آیا اصالت خود را نمایان میکنی؟ یا فقط از آنچه هستی، بهتر خواهی بود؟ این فقط یک ایده استزیرا وقت دیگری نخواهد بود که بهترین خود باشی. همین امروز و اگر حالا نه، پس کی؟ به یاد گفته هرادتوس فیلسوف میافتم که گفت: «بهتر است که با جسارت، برده اشتباهات بزرگ بعضی از ریسکهایمان باشیم تا آنکه با بزدلی و بیمیلی از ترس احتمال وقوع اتفاقات بد در جای خود بمانیم.» چه گفته زیبایی!
هیچ زمانی جز حال، برای بهترین بودنت وجود ندارد.
در فرودگاه لوسآنجلس نشستهام. برای یک سخنرانی، برای گروهی از کارکنان معروف جنرال الکتریک به آنجا رفته بودم. سخنرانی در زمینه رهبری بدون عنوان بود که یکی از عواملی است که ممکن است، شرکتها را به استانداردهای جهانی برساند، درباره بهترینِ خود بودن و کاری که انجام میدهند...............................
بعد از سخنرانی اشاره کردم که چرا بعضی از ما در زمینههای اصلی زندگی خود، نقش کوچکی اجرا میکنیم؟ چرا از تغییرات پرهیز میکنیم؟ چرا خلاقیتهای نهفته درون خود را بروز نمیدهیم؟ چرا نقشی را که به ما سپرده شده است، نادیده میگیریم؟ چرا تعداد زیادی از ما عالی بودن را نفی میکنیم؟ جوابی که به آن رسیدم؛ این بود: حصارهای نامرئی.
هفته پیش برای استراحت و تفریح، بیرون شهر رفتم، برای اینکه بهتر فکر کنم و روحم تازه شود. تابلوییک مؤسسه تعلیم سگ را در زمین چمن خانهای دیدم. در مورد حصارهای نامرئی بود. سیستمی است که یک حصار نامرئی برای سگها ارائه کرده است که سگها از آن محدوده خارج نشوند. یک سگ، بهتدریج، چنان به آن سیستم نامرئی خو میگیرد که حتی هنگامی که حصار برداشته میشود، از محدوده خود خارج نمیشود. سگ محدوده تصویری خود را بر اساس آن سیستم پایهگذاری میکند. ما هم مثل آنیم. همانطور که رشد میکنیم، به عقاید منفی وفرضیههای غلط وترسهای اطرافمان خو میگیریم. اینها حصارهای نامرئی میشوند. باور کنید که آنها واقعیاند. وقتی با آنها در محیط کار و در زندگی مواجه میشویم، عقبنشینی میکنیم، فکر میکنیم که آن محدوده حقیقت دارد؛ بنابراین از تمام چیزهایی که میتوانستیم داشته باشیم و از کارهایی که میتوانستیم انجام دهیم، محروم میمانیم. این توهم، حقیقی جلوه میکند ولی حقیقت ندارد. لطفاً آن را به خاطر بسپارید.
از شما دعوت میکنم تا حصارهای نامرئی خودتان را پیدا کنید، به آنها آگاه باشید، آنها را در نظر بگیرید و آنها را به چالش بکشید. هنگامی که کسی با شما مقابله میکند، بهجای گریز از او، با استفاده از اراده و استعدادهای ذاتی خود با او مواجه شوید. زندگی شما باید خارقالعاده تجربه شود زیرا گریزی از آنچه میگریزی نیست. دوستدار خوبیها باش. خوبیها تو را به عرش میبرند.
همانطور که رشد میکنیم، به عقاید منفی و فرضیههای غلط و ترسهای دنیایی اطرافمان خو میگیریم. اینها حصارهای نامرئی ما میشوند.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir