کتاب «سفرنامه باصاد» نوشته سید مهدی موسوی مجموعهای از شعرهای نیمایی است که تجربه پیادهروی اربعین را به زبان شعر و با بیانی پر احساس روایت میکند. این کتاب شامل 40 شعر است که هر کدام نمایانگر یکی از منازل طی شده در این سفر معنوی هستند و خواننده را در فضای روحانی و معنوی این سفر همراهی میکنند. در مجموع، «سفرنامه باصاد» اثری است که با زبان شعر، جلوههای روحانی و معنوی سفر اربعین را به تصویر میکشد و برای علاقهمندان به شعر آیینی و تجربههای زیارتی خواندنی و تأملبرانگیز است.
در شعرهای کتاب «سفرنامه باصاد» احساسات متعددی به چشم میخورد که عمدتاً حول محور تجربه معنوی و عاطفی سفر پیادهروی اربعین شکل گرفتهاند. مهمترین احساسات برجسته در این اشعار عبارتاند از: شور و اشتیاق معنوی: شاعر با زبانی پر احساس، اشتیاق عمیق خود را نسبت به زیارت و حضور در مسیر کربلا بیان میکند و این شور معنوی در سراسر شعرها موج میزند. احساس دلدادگی و عشق: عشق به امام حسین (ع) و اهل بیت در این سفرنامه به صورت ملموس و شاعرانه دیده میشود، به طوری که هر منزل و هر گام، نمادی از این دلدادگی است. غم و اندوه عاشورایی: در کنار شور معنوی، حس غم و سوگ نیز به دلیل یادآوری واقعه کربلا و مظلومیت امام حسین (ع) در اشعار حضور دارد. همدلی و همدردی با زائران و مردم مسیر: شاعر به لحظات انسانی و محبتآمیز میان زائران و مردم محلی اشاره میکند که حس همدلی و محبت را تقویت میکند. امید و معنابخشی به سفر: در اشعار، سفر اربعین به مثابه فرصتی برای بازسازی روحی، تسکین دردها و یافتن معنا در زندگی دیده میشود. این احساسات از طریق تصویرسازیهای زنده، زبان ساده و صمیمی و بهرهگیری از قالبهای شعری نیمایی و رباعی منتقل شدهاند و خواننده را در فضای معنوی و انسانی این سفر همراه میکنند.
علاقهمندان به شعرهای مذهبی و آیینی که میخواهند با زبانی نوین و قالب نیمایی، تجربههای معنوی و زیارتی را در قالب شعر دنبال کنند. کسانی که به تجربههای معنوی و زیارتی علاقه دارند و میخواهند حس و حال سفر پیادهروی اربعین را از دریچه شعر و هنر ادبی درک کنند. دوستداران شعر معاصر و شعر نیمایی که به دنبال آثاری با زبان ساده، صمیمی و در عین حال پر از تصویرسازیهای شاعرانه و عینی هستند. فعالان فرهنگی و ادبی که میخواهند با رویکردی نوین به شعر آیینی و بازنمایی حماسه اربعین در ادبیات معاصر آشنا شوند. این کتاب با 40 شعر که هرکدام نمایانگر یکی از منازل طی شده در سفر اربعین است، فرصتی فراهم میکند تا خواننده در فضای روحانی و انسانی این سفر معنوی همراه شود و از زوایای مختلف به این تجربه نگاه کند.
زائران به بارگاه قدسیات که میرسند، بیامان سلام میکنند، ذرّههای جان به لب رسیده، رو به آفتاب، ادای احترام میکنند... در شروع بازگشت، خاطرات این مسیر زنده میشوند، پیش روی من که راوی بهانههای شاعرانهام، اتّفاقها یکییکی پرنده میشوند. سینهسرخ میشونددشت گامهای جابر و عطیه را یک هزار و چارصد بهار در بغل گرفته است خاک، زیر پوستش رد پای این دو را هنوز مثل خون تازه حفظ کرده است اولین مسافران اربعین هنوز هم در کنار ماپیاده سیر میکنند از عطیه در خیال خود سوال میکنم: «جابر هزار و چاصد بهار پیش مدفن غریب و بینشان دوست را بیفروغ دیدهاش چگونه یافت؟ با کدام سوی چشم بیامان به سوی کربلا شتافت؟» پاسخ عطیه یک کلام بود: «بوی تربت حسین»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir