به نام خدا

یه کتاب خوب میتونه زندگیت رو عوض کنه!

02191306290
ناموجود
این کالا فعلا موجود نیست اما می‌توانید زنگوله را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم.
موجود شد باخبرم کن

کتاب‌های مشابه







مدیر مدرسه









آیکون توضیحات کتاب

معرفی کتاب

کتاب «مدیر مدرسه» نوشته جلال آل احمد، یکی از برجسته‌ترین آثار این نویسنده است که به نقد نظام آموزشی ایران پیش از انقلاب می‌پردازد. این کتاب علاوه بر نقد نظام آموزشی، به مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن دوران نیز می‌پردازد و شخصیت‌های داستان اغلب بدون نام و تنها با عنوان شغلی‌شان معرفی می‌شوند تا بر نقش اجتماعی و نمادین آن‌ها تأکید شود. به طور خلاصه، «مدیر مدرسه» داستانی است درباره ناکارآمدی‌ها، فساد و دشواری‌های اداره یک مدرسه در ایران دهه 30 شمسی که از زبان مدیری روایت می‌شود که در تلاش برای اصلاح وضع موجود است اما در نهایت ناامید می‌شود.

درباره کتاب مدیر مدرسه

داستان درباره مردی است که از معلمی خسته شده و برای کسب درآمد بیشتر و آسودگی، به مدیریت یک مدرسه ابتدایی پسرانه در روستا می‌رسد، اما به زودی درمی‌یابد که این مسئولیت بسیار دشوارتر از آن چیزی است که تصور می‌کرد. در این کتاب، مدیر مدرسه با مشکلات فراوانی مانند کمبود بودجه، نارسایی‌های اداری، تنبیه بدنی دانش‌آموزان توسط ناظم و معلمان، و فشارهای اجتماعی و مالی مواجه می‌شود. او که در ابتدا مخالف تنبیه بدنی است، ناچار می‌شود خود نیز به این روش‌ها متوسل شود. همچنین مجبور می‌شود برای تأمین نیازهای مدرسه از افراد ثروتمند درخواست کمک کند، امری که برایش بسیار دشوار است. در نهایت، مدیر به دلیل شرایط نامساعد و عدم امکان اصلاح نظام آموزشی، تصمیم به استعفا می‌گیرد و درخواست کناره‌گیری خود را به مسئولان آموزش و پرورش می‌فرستد. جلال آل احمد در این رمان با نثری ساده و انتقادی، نظام آموزشی پوسیده و فساد اداری زمان خود را به سخره می‌گیرد و مشکلات ساختاری آن را به تصویر می‌کشد.

خواندن کتاب مدیر مدرسه را به چه کسانی توصیه می‌کنیم؟

خواندن کتاب «مدیر مدرسه» به کسانی توصیه می‌شود که به ادبیات واقع‌گرا و نقد اجتماعی علاقه‌مندند و می‌خواهند تصویری دقیق و تأمل‌برانگیز از نظام آموزشی و مشکلات اجتماعی ایران دهه‌های 30 و 40 شمسی داشته باشند. این کتاب برای: دانشجویان و پژوهشگران علوم اجتماعی، آموزش و پرورش و ادبیات که می‌خواهند با نقد ساختاری نظام آموزشی و فساد اداری در آن دوره آشنا شوند. علاقه‌مندان به داستان‌های کوتاه و رمان‌های اجتماعی با نثری ساده، روان و کنایه‌آمیز. کسانی که دغدغه مسائل فرهنگی، اجتماعی و آموزشی ایران دارند و می‌خواهند از زاویه‌ای انسانی و شخصی با مشکلات مدیران مدارس و معلمان آن زمان آشنا شوند مخاطبانی که به آثار جلال آل احمد و سبک نوشتاری او علاقه‌مندند و می‌خواهند تجربه‌ای خواندنی و تأمل‌برانگیز درباره ناکارآمدی‌ها و فسادهای سیستم آموزشی را مطالعه کنند. کتاب «مدیر مدرسه» تصویری واقعی و تلخ از تلاش‌های یک مدیر مدرسه برای اصلاح وضع موجود ارائه می‌دهد و به نقد فساد، نابرابری و مشکلات آموزشی می‌پردازد، بنابراین برای کسانی که به دنبال درک عمیق‌تر از چالش‌های اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر هستند، بسیار مناسب است.

در بخشی از کتاب مدیر مدرسه می‌خوانیم 

همه‌ی جیره‌خورهای اداره بو برده بودند که مدیرم و لابد آنقدر ساده‌لوح بودند که فکر کنند روزی گذارشان به مدرسه‌ی ما بیفتد. همان روز فهمیدم که از هر سه نفرشان یک نصف حقوقش را پیش خور کرده یا مساعده گرفته، یا قالی و سماور قسطی خریده و سفته‌ای داشته که باید از حقوقش کم بگذارند. حسابدار قبلی هم که زده بود به چاک و حساب‌ها درهم شده بود. علم صراطی بود. دنبال سفته‌ها می‌گشتند؛ به حسابدار قبلی فحش می‌دادند؛ التماس می‌کردند که این ماه را ندیده بگیرید و همه‌ی حق و حساب‌دان شده بودند و یکی که زودتر از نوبت پولش را می‌گرفت صدای همه‌ در می‌آمد. آن روز رعایت ادب چنان کلافه‌ام کرد که پیه دو سه روز تاخیر حقوق را به تنم مالیدم. اما بدی کار این بود که در لیست حقوق مدرسه، بزرگترین رقم مال من بود. درست مثل بزرگ‌ترین گناه در نامه‌ی اعمال. دوبرابر فراش جدیدمان حقوق می‌گرفتم. از دیدن رقم‌های مردنی حقوق‌ دیگران چنان خجالت کشیدم که انگار مال آن ها را دزدیده بودم. دو ساعت تمام قدم زدم و همه را برخود مقدم داشتم. شاید کفاره‌‌ای داده باشم. در تمام آن دو ساعت، حتی در بار این فکر نیفتادم که آخر، آن‌های دیگر ثلث سابقه‌ی تو را هم ندارند و نصف ورق پاره‌هایی را که لوله کرده‌ای و نمی‌دانی در کدام پستوی زندگی‌ات تپانده‌ای! این جور فلسفه بافی‌ها را حالا برای خودم می‌کنم. آن روز فقط این را احساس می‌کردم که وقتی دیگران آنقدر ناچیز حقوق می‌گیرند، جیره‌خور گمنام دولت هم که باشی نمی‌توانی خودت را مسئول ندانی. این بود که نمی‌توانستم خودم را راضی کنم. تازه خلوت که شد و ده پانزده تا امضا که کردم، صندوقدار چشمش به من افتاد و با یک دنیا معذرت ششصد تومان پول دزدی را گذاشت کف دستم... مرده شور!

نظرات کاربران

کتاب‌های مشابه