و کِی بود کِی
که خشکی را صدا زدی
از روزها و شبها آب
از آن جزیرهٔ آهن که سیال بر آب میرفت؟
خشکی را صدا زدی
و چشم دواندی به هر سو در دایرهای گرداگرد
به سوی نقطهای تیرهای دوری
تا شاید لحظهای
از دیدنش به شوق بیایی...
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir