کتاب «بینایی» نوشته ژوزه ساراماگو، نویسنده پرتغالی برنده جایزه نوبل ادبیات، ادامهای بر رمان مشهور او «کوری» است و در شهری میگذرد که اتفاقات «کوری» در آن رخ داده بود. داستان با روایتی آغاز میشود که مردم آن شهر ناگهان و به شکل جمعی شروع به ریختن رای سفید در صندوقهای رأی میکنند، اقدامی که اعتراض به نظام سیاسی حاکم و دیکتاتوریهای پشت ظاهر دموکراتیک آنها است. این رمان، هجویی سیاسی و تمثیلی است بر جامعهای که در برابر ظلم و سوءاستفاده قدرت مقاومت میکند و به نقد ناکارآمدی دموکراسی مدرن میپردازد؛ جایی که حکومتها علیرغم ظاهر دموکراتیک، مستبد باقی میمانند. سبک نگارش خاص ساراماگو در این کتاب، بدون استفاده از علائم نگارشی مرسوم جز نقطه و ویرگول است که به جملات طولانی و جاری منجر میشود. «بینایی» اثری است فلسفی و اجتماعی که مطالعه آن برای کسانی که به داستانهایی با پسزمینه سیاسی، نقدهای اجتماعی و تمثیلهای انسانی و همچنین سبک نگارش خاص و جسورانه علاقهمندند، بسیار توصیه میشود. همچنین خواندن آن در ادامه رمان «کوری» و برای درک بهتر تحولات شخصیتها و فضای داستان مناسب است.
رمان «بینایی» ادامهای است بر داستان شهر و مردمی که در رمان «کوری» با اپیدمی کوری سفید مواجه شده بودند. داستان «بینایی» با رویداد یک روز بارانی و انتخابات در همان شهر شروع میشود. ابتدا مردم به دلیل باران و دلسردی کمرنگ در انتخابات حاضر میشوند اما ناگهان شور و شتابی در آنان ایجاد شده و اکثریت آرای خود را به شکل «رأی سفید» در صندوقها میریزند؛ رأیای که به معنای اعتراض و نارضایتی از نظام سیاسی حاکم است. پس از شمارش آرا، حکومت واکنش شدیدی نشان میدهد. دروازههای شهر بسته و مردم عملاً در شهر زندانی میشوند. نهادهای امنیتی و اطلاعاتی، با کمک جاسوسان و یکی از نابینایان سابق، منشأ ناآرامیها را زنی مییابند که همسر یک چشمپزشک بوده و در دوره کوری مخبر مخفی دولت بوده است. دولت این زن و همسرش را مقصر آشوبها معرفی کرده و شروع به سرکوب میکند. در پایان، نیروهای امنیتی به خانه آنها حمله کرده و پزشک را دستگیر میکنند؛ همسر پزشک در کنار پنجره در اثر شلیک گلوله کشته میشود. در روایت پایانی، صدای شلیک گلوله و زوزه سگی که همراه با گلوله سوم کشته میشود، فضای تلخ و مهیب پایان داستان را شکل میدهد. رمان «بینایی» هجویهای سیاسی و اجتماعی است که به نقد دموکراسیهای ظاهری، نابرابریها، سوءاستفاده از قدرت و سرکوب مردم میپردازد. ساراماگو با زبان تمثیلی و نمادین، تاثیر رای دادن به شکل بیاعتمادی به نظام سیاسی و برخورد خشونتآمیز حکومت را نشان میدهد و به مسائل رسانههای جمعی، جرم، نابرابری و رهایی اجتماعی نگاه میکند. این کتاب به نوعی مکمل «کوری» است و با حفظ حال و هوای فلسفی و اجتماعنگرانه، داستانی درباره واکنش مردم در برابر ظلم و سرکوب حکومتی را روایت میکند.
علاقهمندان به رمانهای سیاسی و اجتماعی: اگر تمایل دارید با نقد عمیق سیستمهای سیاسی و عملکرد حکومتها در قالب روایتی تمثیلی و خلاقانه آشنا شوید، این کتاب گزینهای بسیار مناسب است. خوانندگان آثار فلسفی و نمادین: برای کسانی که به دنبال لایههای عمیقتر معنایی، نمادها و استعارههای ادبی هستند و دوست دارند از خواندن متونی با برداشتهای چندگانه لذت ببرند. دوستداران رمانهای مدرن و بلندپروازانه: مخاطبانی که از سبکهای متفاوت روایت، جملههای طولانی و ساختشکنیهای فرمی استقبال میکنند و از مواجهه با زبان خاص ساراماگو لذت میبرند. افرادی که کتاب «کوری» را خواندهاند: «بینایی» ادامه غیرمستقیم رمان «کوری» است و برای درک بهتر مضمون و ارتباط مفاهیم، خواندن آن به کسانی که تجربه مطالعه «کوری» را داشتهاند، به شدت توصیه میشود. مطالعهکنندگان علاقهمند به نقد رسانهها و قدرت: اگر پرسشهایی درباره نقش رسانهها، دموکراسی و کنترل اجتماعی دارید و میخواهید با روایتی داستانی با این مفاهیم مواجه شوید، این رمان برایتان جذاب خواهد بود. افراد جویای روایتهای متفاوت و نو: خوانندگانی که از ادبیات متعارف فراتر میروند و دوست دارند متون ادبی چالشبرانگیز را تجربه کنند. این کتاب به ویژه به کسانی توصیه میشود که به رمانهای جدی و چالشبرانگیز علاقه دارند و میخواهند با نگاهی متفاوت به مسائلی مانند قدرت، جامعه، سرکوب و انسانیت فکر کنند. آشنایی با فضای رمان «کوری» میتواند لذت و عمق دریافت از «بینایی» را دوچندان کند.
آشفتگی و حیرت به همراه تمسخر و کنایه، تمام نقاط کشور را فرا گرفت. شهرداریها در سایر نقاط کشور، انتخاباتی تقریباً عادی و بدون حادثه را پشت سر گذاشته بودند و اگرچه در بعضی مناطق، بدی وضع هوا، کمی تأخیر را موجب شده بود، با این حال نتایج مثل همیشه و شامل آراء ممتنع فراوان و همیشگی به همراه رأیهای پوچ و سفیدی بود که معنای خاصی نداشت. این شهرداریها، که حس خودبرترانگاری پایتخت، آنها را تحقیر کرده و جلو تمام کشور خرامیده بود که شفافترین الگوی مدنیّت انتخاباتی است، حالا میتوانستند سیلی خورده را جواب بدهند و به غرور احمقانهی این آقایانی بخندند که فکر میکنند از دماغ فیل افتادهاند، فقط برای این که برحسب تصادف در پایتخت زندگی میکنند. به عبارت «این آقایان» که با حالت خاصّی از لبها تلفظ میشد و اگر نگوییم در هر حرف، دست کم از هر بخش آن حقارت نشت میکرد، به مردمی اشاره نداشت که تا ساعت چهار بعدازظهر در منزل مانده و سپس طوری که انگار فرمانی غیرقابل سرپیچی را دریافت کرده باشند برای رأی دادن مراجعه کرده بودند، بلکه به سمت دولت نشانه رفته بود که پیروزی قبل از موعد را سر داده بود، به احزابی گفته میشد که خود را انگورچین و آراء سفید را به مثابهی انگور پنداشته بودند و به روزنامهها و سایر وسایل ارتباط جمعی اجتماعی اطلاق میشد که خود را از همه چیز مبرّا میدانستند، انگار که خود آنها در آمادهسازی این مصیبت هیچ نقش فعّالی نداشتهاند.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir