کتاب بانو با سگ ملوس (به روسی: Дама с собачкой) یک داستان کوتاه از آنتون چخوف است که در سال 1899 منتشر شد. این داستان یکی از محبوبترین آثار چخوف به شمار میرود و در پانزده صفحه نوشته شده است. با وجود کوتاهی، این اثر به بسیاری از رمانهای بزرگ برتری دارد. داستان بانو با سگ ملوس به بررسی روابط انسانی و پیچیدگیهای زندگی میپردازد. چخوف در این اثر از عشق نامشروع دفاع میکند، برخلاف رمان آنا کارنینا اثر تولستوی که عشق نامشروع را محکوم میکند. این داستان همچنین نشان میدهد که دروغ میتواند تکیهگاه حقیقت احساسات باشد و حامل اصالت باشد. بانو با سگ ملوس به عنوان یکی از مهمترین داستانهای کوتاه نوشته شده تا آن زمان شناخته میشود. منتقدان از شیوهٔ توصیف چخوف در این داستان انتقاد کردند، اما از نظر ناباکوف، تمام قواعد سنتی داستانگویی در این اثر شکسته شده است. داستان دربارهٔ گوروف است، مردی که در مسکو زندگی میکند و از زندگی زناشویی خود راضی نیست. او همسرش را خشک و بیاحساس میداند و بهطور مداوم به او خیانت میکند. گوروف در یالتا با بانویی جوان و زیبا به نام آنا سرگئونا آشنا میشود که همراه با سگ سفیدش در آنجا به سر میبرد. این آشنایی منجر به یک رابطه عاشقانه میشود که زندگی گوروف را تغییر میدهد. آنا برای گوروف به یک منبع شادی و سعادت تبدیل میشود و او را وادار میکند تا به زندگی خود و روابطش فکر کند.
لاقهمندان به ادبیات روسیه: این داستان یکی از آثار برجسته ادبیات روسیه است و بهطور موثر زندگی اجتماعی آن دوره را به تصویر میکشد. بنابراین، برای کسانی که به ادبیات روسیه علاقه دارند، خواندن این کتاب بسیار جذاب خواهد بود. علاقهمندان به داستانهای کوتاه: بانو با سگ ملوس یک داستان کوتاه است که با وجود کوتاهی، عمق و معنای زیادی دارد. بنابراین، برای کسانی که به داستانهای کوتاه علاقه دارند، این کتاب یک گزینه عالی است. کسانی که به روابط انسانی و روانشناسی علاقه دارند: این داستان به بررسی روابط انسانی و تغییرات روحی شخصیتها میپردازد. بنابراین، برای کسانی که به روانشناسی و روابط انسانی علاقه دارند، این کتاب بسیار مفید خواهد بود. علاقهمندان به نقد اجتماعی: چخوف در این داستان به نقد برخی از ساختارهای اجتماعی آن دوره میپردازد. بنابراین، برای کسانی که به نقد اجتماعی و تحلیل جامعه علاقه دارند، این کتاب یک گزینه مناسب است.
میگفتند که در کنار دریا، قیافهی تازهای پیدا شده: بانویی با سگ ملوسش. دمیتری دمیترچ گوروف هم که دو هفته بود در یالتا میگذراند و دیگر به آنجا عادت کرده بود، در جست و جوی اشخاص و قیافههای تازه بود. روزی در غرفهی متعلق به ورنه نشسته بود و دید زن جوانی، میانه بالا، موبور، بره بسر از خیابان کنار دریا میگذشت و سگ سفید ملوسی به دنبالش میدوید.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir