به نام خدا

یه کتاب خوب میتونه زندگیت رو عوض کنه!

02191306290
11 ٪
۱۷۰٬۰۰۰
۱۵۱٬۳۰۰
تومان
افزودن به سبد خرید

کتاب‌های مشابه







خداحافظ سالار: خاطرات پروانه چراغ نوروزی همسر پاسدار شهید حسین همدانی









آیکون توضیحات کتاب

معرفی کتاب

 ماجرای این کتاب از آشوب‌های سال 1390 در دمشق آغاز می‌شود روزهایی که آتش شهر پشت دوربین خبرگزاری‌ها مخفی بود و پروانه چراغ نوروزی، همسر سردار سرلشکر شهید حاج حسین همدانی، روایت زندگی سرشار از شور و عشق و ایستادگی را از همین نقطه آغاز می‌کند. این کتاب که قدم‌به‌قدم خاطرات روزهای مشترک جنگ و زیستن است، خاطرات و وقایع مهم سرزمینمان را تا سال 1340 از نگاه مردم ساده این سرزمین بیان می‌کند و این نوشتار دلنشین و پیوسته حاصل چهل و چهار ساعت مصاحبه حمید حسام با همسر مردی است که آزادی‌خواه روزهای انقلاب و مجاهد شب‌های عملیات در سپاه همدان و کردستان بود و اجر شهادت را پس از سال‌ها مجروحیت و گمنامی و فرماندهی در دفاع از حریم اسلام و اهل‌بیت علیهم‌السلام دریافته است.

درباره کتاب خداحافظ سالار

این کتاب خاطرات پروانه چراغ نوروزی همسر سرلشکر پاسدار شهید حسین همدانی این کتاب در ارتباط با حضور سردار سرلشکر شهید حاج حسین همدانی و خانواده‌اش در سال 1390 در سوریه و رشادت‌های این شهید گرانقدر است. کتاب «خداحافظ سالار»، خاطرات پروانه چراغ‌نوروزی همسر سردار سرلشکر شهید حاج حسین همدانی، قافله‌سالار مدافعان حرم است، که به زندگی و فراز و نشیب‌های این شیرزن بزرگ پرداخته که از کودکی آغاز و نهایتا به شهادت سردار همدانی در سال 1394 ختم می‌شود. کتاب خداحافظ سالار به صورت داستانی است که شروع ماجرای آن از سال 1390 است، که شهید همدانی خانواده خود را در اوج بحران سوریه که دمشق در آستانه سقوط بود، آگاهانه به دمشق می‌برد. زندگی شهید همدانی پر بوده از حادثه، مجروحیت، گمنامی و کارهای بزرگی که ناشناخته مانده است و بخشی از کتاب به خاطرات و نقش شهید همدانی در تاسیس 3 لشکر سپاه در سال‌های دفاع مقدس، و ماموریت‌های متعددی از جمله حضور وی در آفریقا و نهایتا دفاع از حرم اهل‌بیت در سوریه می‌پردازد. همه این‌ها در کنار شنیدنی‌های قصه حرم و مقابله با تفکیری‌ها در کتابی به عنوان خداحافظ سالار جمع شده است.

 در بخشی از کتاب چنین می‌خوانیم: 

 ((دلم برا جوونای مسلحی که فکر می‌کنن، در راه خدا و پیغمبر جهاد می‌کنن، می‌سوزه. با اینکه اسلحه دست‌گرفتن و از توی همین خونه‌ها ما رو می‌زنن، اما من راه برگشت رو براشون بسته نمی‌بینم. اونا ابزار و وسیله‌ان توی دست مفتی‌های وهابی که این فکر پلید رو تولیدکردن. به همین دلیل همیشه به این پهلوون پنبه‌ها می‌گم مسلحین، نه تکفیری.))

نظرات کاربران

کتاب‌های مشابه