روزنامه ها و مجله ها پُر شده بود از عکس اکبر. پدیده تازه ای را در کشتی مژده داده بودند.
مجله ای عکس او را در حال سگک کشیدن روی جلد گراور کرده بود و زیر آن نوشته بود: «تختی دیگر»
و تفسیر چند مربی معروف را نقل قول کرده بود:
«عینا مثل شادروان تختی سگک میکشد.»
مجله را نشانش دادم. سرش را زیر انداخت و خجالتزده گفت:
«من سگ در خونۀ تختی هم نمی شم. تختی آقا بود، سالار بود. این ها رو می گن که از من هم علی توپی دیگه ای درست کنن. کجای کاری آقا جلال؟ دیگه مثه تختی نمی آد.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir