کارآگاه ماتئی با اینکه بیش از پنجاه سال ندارد، در آستانهٔ بازنشستگی است. ماتئی کارآگاهی متکی به فکر و بسیار توانمند است و همکارانش آنچنان از توانایی وی در اعجاباند که اسمش را گذاشتهاند «ماتِ اتومات». در آخرین روزِ ماتئی در دفتر کارش، گزارش میرسد که جسد مثلهشدهٔ دختر کوچکی در جنگل نزدیک دهکدهای دورافتاده پیرامون زوریخ پیدا شده است. ماتئی به مادر دخترک مقتول قول میدهد که قاتل فرزندش را تسلیم عدالت خواهد کرد. این قول زندگی ماتئی را زیرورو میکند. قول آخرین رمان پلیسی دورنمات است، با عنوان فرعی فاتحهای بر رمان پلیسی. نکتهٔ موردنظر دورنمات این است که اصل حاکم بر امور بشر بخت و اتفاق است، زیرا حتی خود ما محصول تصادفیم.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir