کتاب «نوشانوش» نوشته محمد محمودی نورآبادی، رمانی است که خاطرات جنگ تحمیلی هشت ساله ایران و عراق را از دو زاویه روایت میکند: از دید یک رزمنده ایرانی به نام علیشیر و یک سرباز عراقی به نام عامر رشید. «نوشانوش» با زبان ساده و علاوه بر روایت جنگ، به موضوعات انسانی، عشق، وفاداری و باورهای حزبی نیز میپردازد. این کتاب برای علاقهمندان به ادبیات دفاع مقدس، داستانهای جنگی با نگاه چندجانبه و روایتهای انسانی از جبههها توصیه میشود. از نظر شما که به ادبیات فلسفی، روانشناسی و ادبیات معاصر علاقهمندید، این کتاب میتواند تجربهای متفاوت و عمیق از جنگ و انسانیت ارائه دهد.
این اثر داستانهای عاشقانه، دغدغهها و باورهای دو شخصیت را در اردوگاههای متفاوت به تصویر میکشد و نگاه انسانی و احساسی به جنگ و رزمندگان دو طرف دارد. ویژگی مهم کتاب، روایت همزمان دو دیدگاه متضاد است که به خواننده امکان میدهد با دنیای درونی و انگیزههای هر دو طرف آشنا شود. عامر، سرباز عراقی، خاطرات و احساساتش را در دفترچهای ثبت میکند که توسط علیشیر پیدا میشود و این دفترچه نقش کلیدی در روایت داستان دارد. کتاب به خوبی وضعیت سربازان عراقی، فشارهای سیاسی و نظامی، و همچنین شور و اشتیاق آنها را به تصویر میکشد. رمان نوشانوش، بازگوکنندهٔ خاطرات جنگ در دو جبههٔ ایران و عراق است. کتاب، روایتهایی از زندگی و خاطرات هشت سال جنگ تحمیلیِ دو رزمندهٔ ایرانی و عراقی است. در این رمان، خاطرات و داستانهای عاشقانهٔ «عامر رشید» سرباز عراقی که دفترچهٔ خاطراتاش به دست رزمندهٔ ایرانی «علی شیر شفیعی» میافتد را میخوانیم. این شخصیت ایرانی را و نیز رزمندٔ عراقی را از زبان علی شیر شفیعی میشناسیم.
دوستداران ادبیات دفاع مقدس و جنگ تحمیلی که علاقهمند به روایتهای چندجانبه و انسانی از جنگ هستند. این کتاب با روایت همزمان زندگی و خاطرات دو رزمنده، یکی ایرانی و دیگری عراقی، در عملیاتهای مهمی مانند کربلای 5 و 8، نگاه تازه و متفاوتی به جنگ ارائه میدهد و به تبعات پس از جنگ نیز میپردازد. علاقهمندان به داستانهای عاشقانه و انسانی در بستر جنگ که میخواهند علاوه بر روایتهای نظامی، با دغدغهها، باورها و احساسات رزمندگان دو طرف آشنا شوند. «نوشانوش» داستانهایی از عشق، وفاداری و زندگی در شرایط سخت جنگ را به تصویر میکشد و از زبان دو شخصیت با دیدگاههای متفاوت روایت میشود. به طور کلی، این کتاب برای کسانی که به ادبیات داستانی جنگ با نگاه فرهنگی و روانشناسی علاقه دارند، اثری خواندنی و ارزشمند است.
«مثل همین ماجرای خاطرهنگاری، همیشه اول هر رویدادی هیجان خاص خودش را دارد. زمان، اما هر حادثهای ولو پر شور را از تب و تاب میاندازد. مثلاً با امروز میشود ششسال و چهارماه که دور از خانه و کاشانه با صدای توپ و انفجار میخوابم و بیدار میشوم و این یعنی روزمرگی و تکرار و تکرار. معشوقه، اما هنوز برایم هیجانهای خاص خودش را دارد. مرخصی باشم یا جنگ، فرقی ندارد. در یک کلام، خیالش رهایم نمیکند. بگذریم که خانه و زندگی درست و حسابی در کار نیست. آنجا که باشم، باید دَم به ساعت به مادرم فکر کنم که دور از بغداد و در «تکریت» با آن شوهرش که انگار مغز خر خورده، زندگی میکند. هیچگاه نتوانستم بفهمم چرا پنج ششماهی بعد از فوت پدر بیچاره، دوباره هوای ازدواج به سرش زد؟ هرکس دیگری جایش بود با داشتن چهار بچه قد و نیمقد، تن به این کار نمیداد. تمام دردسرها و مصیبتها از همانجا شروع شد. راستش تحمل کتکهای ناپدری از داغ پدر سختتر بود. ولی کمتر کسی روزگار امثال مرا درک میکند. به قول فرمانده گروهان قبلمان «نقیب فهمی الربیعی»: «الشبعان ما یدری بدرد الجوعان!» تصمیم گرفتهام هر ساعتی از شبانهروز را که فرصت پیدا کردم، خاطراتم را بنویسم. البته بیشتر امور مربوط به جنگ و کم و بیش هم معشوقه را. باید زودتر از اینها دست بهکار میشدم. خدمتهایی که ما در «محمره» به حزب بعث و خاصه قائد اعظم کردیم، نباید به این راحتی فراموش میشد. من که فراموش نکردهام. آن همه امکاناتی که از محمره بردیم، رقم کمی نبود. بگذریم که مجوسها سرسختی نشان دادند و ما با یک عقبنشینی تاکتیکی دشمن را فریب دادیم. همین یک ماه پیش بود که سرهنگ ستاد «رشاش الاماره» فرمانده لشکر 26، پشت کارخانه آجرپزی، نزدیک شهر «میسان» در جلسه توجیهی درجهداران این حرف را میزد. قسم میخورد وقتش که برسد توی یک هفته کار را یکسره میکنیم. در ادامه هم گفت: «نگاهتان به سرباز هرگز نباید ترحمآمیز باشد... من خودم سربازان را گلههای گوسفندی میبینم که باید آنها را دوشید و ازشان کار کشید...» درست هم میگفت. به سرباز رو بدهی، سوارت میشود. درست و حسابشده تلاش کنیم، بهزودی پرچم پیروزی را بر فراز شهرهای غصبشدهمان میبینیم. با عقل هم که بسنجی، جور در میآید. چه کسی پشتیبان ایران است؟ هیچکس! طرفداران ما چطور؟ همه دنیا!»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir