یه کتاب خوب میتونه زندگیت رو عوض کنه!
معرفی کتاب
در جهان نمایشنامهنویسی، آثاری وجود دارند که نه تنها روایتگر یک داستان، بلکه بازتابی از ایمان، رنج و امید انسانها هستند. نصرالله قادری در کتاب غم عشق با زبانی نمایشی و ساختاری چندلایه، مجموعهای از نمایشنامههای دینی و مذهبی را گردآوری کرده که هر یک بهتنهایی میتواند مخاطب را به سفری درونی و معنوی ببرد. او با بهرهگیری از قدرت کلمات و صحنه، جهانی میسازد که در آن عشق، ایمان، شهادت و پرسشهای بنیادین درباره انسان و سرنوشت در هم تنیده میشوند. این اثر، بیش از یک مجموعه نمایشی، تجربهای است که خواننده را به تأمل درباره معنای زندگی و حقیقت دعوت میکند.
کتاب غم عشق نوشته نصرالله قادری و منتشرشده توسط انتشارات نیستان، مجموعهای از 14 نمایشنامه است که در بازهای نزدیک به سه دهه نوشته شدهاند. این نمایشنامهها با محوریت موضوعات دینی و مذهبی، به سراغ روایتهایی رفتهاند که ریشه در تاریخ، اسطوره و باورهای دینی دارند. عناوینی چون غم عشق، هرا، آئین فاطیما، سرگذشت عجیب و باور نکردنی بر دار شدن سنساره، زندگی شاید، زخم کهنه قبیله من، خواب دریا، وین راه بینهایت، زخمه بر زخم، ما سه تن بودیم چنانکه، من قاضی القضاتم که مرگ مرد مهر کردم به مهر، فریادها و نجواهای دختر ترسا، حدیث آصف زهرخورده از بهر آنکه راست کردار بود و هنگامهای که آسمان شکافت، هر یک دنیایی مستقل و در عین حال پیوسته را شکل میدهند.
قادری در این مجموعه، با زبانی شاعرانه و دراماتیک، به سراغ موضوعاتی چون عشق الهی، رنج انسان، شهادت، ایمان و حقیقت رفته است. او با ترکیب عناصر نمایشی و مفاهیم عرفانی، فضایی خلق کرده که هم برای اجرا روی صحنه مناسب است و هم برای مطالعه بهعنوان متن ادبی جذابیت دارد. همین ویژگی باعث شده که غم عشق نه تنها در حوزه تئاتر، بلکه در حوزه ادبیات دینی نیز جایگاهی ویژه پیدا کند.
از نظر ساختار، نمایشنامهها با دیالوگهایی پرکشش و صحنهپردازیهایی تأثیرگذار نوشته شدهاند. نویسنده تلاش کرده تا با استفاده از زبان نمادین و استعاری، مفاهیم عمیق را بهگونهای بیان کند که برای مخاطب امروز نیز قابل لمس و درک باشد. همین نگاه باعث شده که آثار او فراتر از زمان و مکان، پیامهایی جهانی و جاودانه داشته باشند.
یکی از نقاط برجسته کتاب، پیوند میان روایتهای تاریخی و نگاه معاصر است. قادری توانسته است با وفاداری به اصل داستانها، آنها را در قالبی نمایشی بازآفرینی کند که برای مخاطب امروز نیز الهامبخش باشد. او با برجسته کردن لحظههای کلیدی، از رنج و شهادت گرفته تا امید و رستگاری، داستانهایی خلق کرده که هم آموزندهاند و هم تأثیرگذار.
این کتاب برای علاقهمندان به ادبیات نمایشی اثری ارزشمند است، بهویژه کسانی که به دنبال متونی با ریشههای دینی و معنوی هستند. دانشجویان و پژوهشگران حوزه تئاتر میتوانند از آن بهعنوان نمونهای موفق از نمایشنامهنویسی دینی بهره ببرند. همچنین برای مخاطبانی که به دنبال متونی الهامبخش و عمیقاند، غم عشق تجربهای متفاوت و تأملبرانگیز خواهد بود.
برهوت. خشک، با تکدرختی، تپهای، در انتهای دری که به کائنات راه دارد. آن دورها آسمان پُرستاره و ماه که غریبانه میگرید.
با همین وسایل برهوت به اتاق مبدل میشود و باز برهوت.
دخترک نرم میرقصد. صدای دسته زنجیرزنان میآید. مردان و زنان میخوانند:
سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی
ما را ز سر بریده میترسانی
گر ما ز سر بریده میترسیدیم
در مجلس عاشقان نمیرقصیدیم
هفتاختر بر بالای درِ انتهایی نشسته است. پایین پای او ایوب با صورتی که اسیر جذام است، خفته و تکیه بر عصا داده است. آتش زبانه میکشد. تابوتی پیش میآید بیآنکه کسی آن را براند. باد زوزه میکشد. مردی از میانه تابوت برمیخیزد؛ سپیدپوش، خونآلود، بیسر. شمایل اسب سپید میآید، بی که کسی آن را بیاورد.