راز و رمز ماندگار: سلوک ایرانی حجت الاسلام و المسین ایرانی معرفی اسوه و الگو برای انسانها کاری قرآنی و الهی است. زیرا بسیارند انسانهایی که با مشاهده یک الگو، عزم خود را برای پیمودن مسیر او جزم میکنند و قرآن کریم نیز برای هدایت انسانها الگوهای متعددی را معرفی نموده و پیرامون خصوصیات اخلاقی و رفتاری آنان سخن گفته است. چه بسیارند انسانهای با ایمانی که در سایهسار نظام مقدس جمهوری اسلامی مراتب کمال را پیمودند و به فضایل اخلاقی آراسته شدند و در مدیریت بر اساس مبانی دین و اسلامی، صاحب فکر شدند و به آن عمل کردند و سپس در گمنامی خود خواسته خویش ماندند و اکنون شایستگی الگو شدن برای آحاد جامعه اسلامی را دارا هستند. باید اسوهها و الگوهای تربیتیافته در مکتب قرآن و عترت و بالنده در کوران حوادث تلخ و شیرین دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را به جامعه اسلامی و نسلهای آینده شناساند. باید ستارگان آسمان علم و عمل و تقوی و مدیریت و فرماندهی را رصد کرد که حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ حسین ایرانی (رحمتالله علیه) از آن جمله است. کتابی که در صدد معرفی آن برآمدیم، دفتر دوم از مجموعهای سه جلدی تحت عنوان «مجموعه گفتارها و خاطرات» است که برآمده از انبوه نوشتارها و سخنانی است که توسط بزرگان عرصههای علم و مدیریت و دفاع مقدس درباره حجتالاسلام والمسلمین ایرانی مطرح شده است. کتاب حاضر در چهار فصل با عناوینی همچون؛ در کلام بزرگان، یاد ماندگار سر دلبران و آیینه ادب تهیه و تنظیم یافته است. در فصل اول بعد از پیام تسلیت مقام معظم رهبری، گفتاری از آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله صافی گلپایگانی، آیتالله نوری همدانی، آیتالله سبحانی، آیتالله یزدی و آیتالله علوی گرگانی آمده است؛ در پیام تسلیت مقام معظم رهبری چنین آمده است: «درگذشت روحانی مجاهد حجتالاسلام آقای حاج شیخ حسین ایرانی رحمتالله علیه را به بازماندگان گرامی و همه دوستان و ارادتمندان ایشان و به عموم مردم مؤمن و انقلابی قم تسلیت عرض میکنم. این روحانی عزیز نمونهای از روحانیون با اخلاص و فداکاری بود که خود را با همه وجود در خدمت اسلام و انقلاب و آرمانهای والای آن قرار داده و زبان رسا و دل عطوف و جسم پرتلاش و خستگیناپذیر را در همه شرایط و در همه سنگرها وقف خدا و مردم کردهاند». همچنین آیتالله مکارم شیرازی درباره صفات اخلاقی ایشان گفتهاند: «از جمله صفات بارزی که من در ایشان دیدم، تواضع ایشان بود، ایشان رئیس تشکیلات بود اما باز هم مثل یک فرد عادی بودند و اهل ریا و تظاهر و بزرگنمایی کارها نبودند و بدون سر و صدا مشغول برنامههای خود بود و مخلصانه کاری میکردند». علاوه بر آن آیتالله سبحانی نیز عقیده دارند که ایشان از شخصیتی پاک و وارسته برخوردار و همیشه دارای سکوتی معنادار و پذیرای حرفهای دیگران بود. فصل دوم کتاب نیز پس از پیام تسلیت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به مجموعه نوشتارها و بیانیههای افرادی چون؛ حجتالاسلام والمسلمین حاج آقای خاموشی، حسین دهقان، دکتر محسن رضایی، دکتر علی لاریجانی، حجتالاسلام والمسلمین حسینی بوشهری، سرلشگر پاسدار محمدعلی جعفری و… اختصاص دارد. حجتالاسلام والمسلمین حاج آقای خاموشی در پیام تسلیت خود چنین گفتهاند: «سرزمین اسلامی ما همواره مهد پرورش عالمانی بوده که گوهر علم و تقوی را در خود جمع کرده بودند و معارف اسلامی را نه تنها با زبان و بیان که با عمل صالح به جامعه میشناساندند. آن فرزانگان والامقام در تلخیها و شیرینیهای زندگی کنار مردم بودند. به هنگام شادیها میآموختند که باید شکرگزار باشند و در مسائب نیز به آنان یادآور میشدند که جز ذات الهی شایستگی بقا ندارد و بر آنچه او مقدر فرموده سر فرود آورند و در این راه، خود بهترین اسوه و الگوی عمل بودند… سازمان تبلیغات اسلامی با فقدان این مدیر توانمند عرصه تبلیغ، یکی از شاستگان خود را از دست داد. بیتردید ایشان یکی از بهترین یاران این سازمان بود که در طول سالیان متمادی خدمت منشأ برکات ارزندهای به مکتب اسلام و فرهنگ دینی ملت دینباور ما گردید». فصل سوم به مجموعه گفتارها درباره حجتالاسلام والمسلمین حسین ایرانی اختصاص دارد. در این فصل ابتدا افرادی چون؛ آیتالله وافی، حجتالاسلام والمسلمین بنایی، حجتالاسلام موسوی هوایی، حجتالاسلام نبوی، حجتالاسلام موسیپور و… سخنانی درباره تلاش حجتالاسلام ایرانی برای اعتلای فرهنگی دینی، دوران دفاع مقدس و فرماندهی سپاه، زندگی وی در مسیر ولایت، انقلا و خدمت به نظام اسلامی گفتهاند و در ادامه به رفتارها و صفات وی از جمله؛ وظیفهشناسی، مخلص بودن، جلب رضای حق، خدمتگزار محرومین، نگاهبان حریم بیتالمال، خستگی ناپذیری، متواضع و فروتنی، صبر و دارای سعهصدر و مدارا، رابطه خوب با دوستان و مورد اعتماد و وثوق دیگران، توجه به قشر جوان پرداختهاند. حجتالاسلام اسکندری درباره توجه حجتالاسلام ایرانی به قشر جوان میگوید: «توجه به نسل جوان در دیدگاههای فرهنگی ایشان وجود داشت. نظر داشت که طوری برنامهریزی بکنیم که جوانان و نوجوانان ما از دست نروند و روحیات آنها را گره بزنیم به فرهنگ ناب اسلامی، به جد پرهیز داشتند از کارهایی که جایی انجام میشود کارهای لوکس و ظاهرسازی که گاهی از اوقات منجر به انحراف هم شده است خیلی جاها ایشان دقتهای خیلی ضریفی داشتند. اعتقادشان بر این بود که میبایست بر اساس همان فرهنگ ناب اسلام و اهلبیت در همه زوایای جاعه خصوصاً نسل جوان کارکرد و از وارد کردن و اجازه ورود بعضی از مظاهر غربی و فرهنگ غربی به جد حساس بود و جلوگیری میکرد. فصل چهارم نیز با اشعاری درباره حجتالاسلام ایرانی خاتمه مییابد.