کتاب شیطان نوشته لئو تولستوی رمانی کوتاه و تأملبرانگیز است که به موضوع قدرت شهوت و تأثیر آن بر زندگی انسانها میپردازد. داستان درباره دو برادر به نامهای یوگنی و آندری است که پس از مرگ پدرشان وارث ثروت و بدهیهای زیادی میشوند. یوگنی تصمیم میگیرد ارث را قبول کند و به همراه مادرش به روستا نقل مکان میکند تا امور زمینها و اموال را مدیریت کند. در روستا، یوگنی که پیشتر در شهر روابط آزادانهای با زنان داشته، با محدودیتهای زندگی روستایی و کنترل شدید جامعه مواجه میشود. او برای مهار شهوت و نیازهای جسمیاش، رابطهای با زنی به نام ستپانیدا، زن شوهرداری که شوهرش در شهر است، برقرار میکند. این رابطه باعث کشمکشهای درونی و اخلاقی عمیقی در او میشود و داستان به تدریج به بررسی تعارض بین وجدان اخلاقی و امیال نفسانی میپردازد. تولستوی در این اثر با زبانی ساده و روان، اما بیپرده و دقیق، به توصیف احساسات و کشمکشهای درونی شخصیتها میپردازد و نشان میدهد چگونه شهوت و وسوسه میتواند زندگی انسان را به تباهی بکشاند. جالب است که تولستوی این کتاب را ابتدا مخفی نگه داشت و حتی پایان آن را 20 سال پس از انتشار اولیه تغییر داد. این رمان، برخلاف آثار بزرگتر و پیچیدهتر او مانند «جنگ و صلح» و «آنا کارنینا»، بیشتر بر موضوعات اخلاقی و روانشناسی تمرکز دارد. کتاب با ارجاع به آیات انجیل درباره گناه شهوت آغاز میشود و به شکلی فلسفی و روانشناسانه، عواقب تسلیم شدن به این احساسات را بررسی میکند. روایت داستان در بخشهایی به صورت اول شخص از زبان یوگنی نیز بیان میشود که عمق استیصال و تباهی او را به تصویر میکشد. «شیطان» رمانی است درباره کشمکشهای درونی انسان، تأثیر امیال جنسی بر زندگی و سقوط اخلاقی که خواندن آن برای علاقهمندان به ادبیات روانشناسانه، فلسفی و اخلاقی توصیه میشود.
رمان شیطان داستان جوانی به نام یوگنی ایرتنیف است که پس از مرگ پدرش، وارث دارایی و بدهیهای زیادی میشود. یوگنی و برادرش آندری باید تصمیم بگیرند که این میراث را قبول کنند یا نه. یوگنی سهم برادرش را میخرد و همراه مادرش به روستای آبا و اجدادیشان میرود تا امور زمینها و اموال را اداره کند. زندگی در روستا برای یوگنی، که پیشتر در سنت پترزبورگ روابط آزادانهای با زنان داشته، محدودکننده و پر از چشموهمچشمی است. او دلتنگ روابط گذشتهاش میشود و برای رفع نیازهای جسمیاش، با زنی به نام ستپانیدا، زن شوهرداری که شوهرش در شهر زندگی میکند، رابطه برقرار میکند. ابتدا فکر میکند این رابطه صرفاً برای رفع نیاز جسمی و حفظ سلامت روانی است، اما به تدریج گرفتار کشمکشهای درونی عمیق میشود. یوگنی پس از مدتی با دختری به نام لیزا ازدواج میکند و مدتی از ستپانیدا دور میشود، اما وقتی بار دیگر او را میبیند، میل و وسوسهاش شعلهور میشود. این کشمکش بین وجدان اخلاقی و امیال نفسانی، محور اصلی داستان است و یوگنی درگیر جنگی تمامعیار با خودش میشود. او بارها تلاش میکند شهوت و وسوسه را مهار کند اما هر بار ضعیفتر و درماندهتر میشود و در نهایت به تباهی و سقوط اخلاقی نزدیک میشود. نکته مهم در داستان این است که روایت در بخشهایی به صورت اول شخص و از زبان خود یوگنی بیان میشود که عمق استیصال و تباهی او را به شکل اعترافی و تلخ بازگو میکند. تولستوی با صداقت و بیپرده به بررسی تأثیرات مخرب شهوت و وسوسههای نفسانی بر زندگی انسان میپردازد. رمان دو پایان متفاوت دارد؛ پایان اول که در سال 1889 نوشته شده و پایان دوم که تولستوی در سال 1909 آن را بازنویسی کرد و تنها پس از مرگ او منتشر شد. این دو پایان، برداشتهای متفاوتی از سرنوشت یوگنی و پیام اخلاقی داستان ارائه میدهند. شیطان رمانی است درباره کشمکشهای درونی انسان، قدرت مخرب شهوت، و تعارض بین اخلاق و امیال نفسانی که با زبانی ساده اما عمیق، یکی از بحثبرانگیزترین و تأثیرگذارترین آثار تولستوی به شمار میآید.
علاقهمندان به ادبیات روانشناسانه و فلسفی که میخواهند کشمکشهای درونی انسان و تأثیر امیال نفسانی بر زندگی را به صورت عمیق و دقیق بررسی کنند. کسانی که به مطالعه آثار تولستوی علاقه دارند و میخواهند علاوه بر رمانهای بزرگ او، با داستانهای کوتاه و پرمغز این نویسنده آشنا شوند. خوانندگانی که به موضوعات اخلاق، گناه، مسئولیت فردی، و تعارض بین عقل و احساس علاقهمندند و دوست دارند درباره ماهیت شر و وسوسههای انسانی تأمل کنند. کسانی که به داستانهایی با فضای پرتنش و شخصیتپردازی روانشناسانه علاقه دارند و میخواهند تجربهای داستانی و در عین حال آموزنده درباره عواقب روابط نامشروع و وسوسههای نفسانی داشته باشند. مخاطبانی که به دنبال کتابی با زبان روان و نثری ساده اما عمیق هستند که بتواند آنها را به تفکر و تأمل درباره زندگی و اخلاق دعوت کند. به دلیل پیچیدگیهای روانشناختی و فلسفی اثر، این کتاب بیشتر مناسب خوانندگان با تجربهتر و علاقهمند به ادبیات جدی است. کتاب «شیطان» به خاطر پرداخت دقیق به تضادهای درونی انسان و نقد جامعه اشرافی روسیه، اثری آموزنده و جذاب است که هم جنبههای داستانی و هم فلسفی قابل توجهی دارد.
در خانه معلم فرانسه که یک روس لهستانی الاصل بود، با چای و شیرینی از مهمانان پذیرایی میکردند. پس از صرف چای همه برای بازی بریچ، سر میزهای متعدد رفتند. زن فروشنده لوازم عکاسی نیز سر یکی از میزها رفت. میزبان و یک افسر و بیوهی پیر ناشنوایی که شوهر مرحومش فروشنده آلات موسیقی بود، سر این میز بودند. بیوه زن اشتیاق مفرطی به بازی بریچ داشت و خوب هم بازی میکرد. به نظر میرسید که این بازی با میل زن فروشنده لوازم عکاسی پیش میرود؛ دوبار پشت سر هم برد. در پیش دستیاش یک خوشه انگور بود و یک گلابی. حسابی سرحال بود. زن میزبان از سر میز دیگر پرسید: میخوالاویچ کجاست؟ قرار بود یار پنجم ما باشد. زن میخوالاویچ گفت: به گمانم هنوز دارد به حسابهایش میرسد؛ امروز روزیست که معمولا حساب خوار و بار فروش و هیزم فروش را میپردازد.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir