کتاب «آبی مثل دریا» نوشته فاطمه بگزاده، زندگینامه شهید مرتضی مفاخری را به زبان ساده و داستانی برای کودکان روایت میکند. در کتاب، زندگی شهید مرتضی مفاخری که در سال 1340 به دنیا آمد، ازدواج کرد و سپس به جبهه رفت تا در جنگ ایران و عراق شرکت کند، معرفی میشود. او در 26 سالگی در یک رزمایش در خلیج فارس بر اثر غرقشدن به شهادت رسید و در گلزار شهدای امامزاده علیاکبر چیذر تهران به خاک سپرده شده است. این اثر مناسب کودکان گروه سنی «ج» است و با زبان ساده و تصاویر جذاب، گوشههایی از زندگی این شهید را برای نسل جوان بیان میکند. این کتاب به کودکان، والدین، مربیان و آموزگاران کودک توصیه میشود که میخواهند مفاهیم ایثار، رشادت و زندگی شهدا را به زبان ساده و جذاب به کودکان منتقل کنند.
کتاب «آبی مثل دریا» درباره زندگی و شخصیت شهید مرتضی مفاخری، فرمانده لشکر 10 سیدالشهدا (ع)، جزئیات مهم و تأثیرگذاری ارائه میدهد که شامل این موارد است: تولد شهید در سال 1340 در شمیران و زندگی خانوادگی او که در فضایی مذهبی و متعهد شکل گرفت. رشادتها و حضور فعال او در جبهههای جنگ ایران و عراق و نقش فرماندهی در لشکر 10 سیدالشهدا (ع). شهادت او در سن 26 سالگی در جریان یک رزمایش در خلیج فارس و تأثیر عمیق این حادثه بر خانواده و همرزمانش. ویژگیهای اخلاقی و انسانی شهید، از جمله تعهد، شجاعت، تواضع و عشق به وطن و دین که در رفتار و عملکردش مشهود بود. روایت زندگی شهید به زبان ساده و داستانی که برای کودکان قابل فهم و جذاب باشد، همراه با تصویرگریهای رنگی و متنوع. زاویه دید اول شخص در برخی روایتها که حس نزدیکی و همدلی با شهید را در خواننده ایجاد میکند. تأکید بر اهمیت خانواده و ارتباط مستحکم شهید با همسر و فرزندانش که بخشی از زندگی شخصی و انسانی او را نشان میدهد. این جزئیات باعث میشود خواننده، به ویژه کودکان و نوجوانان، با ابعاد مختلف زندگی شهید مفاخری آشنا شده و الگوی اخلاقی و انسانی او را بهتر درک کنند.
خواندن کتاب «آبی مثل دریا» به ویژه به کودکان گروه سنی «ج» (معمولاً 9 تا 12 سال) توصیه میشود. این کتاب با زبان ساده و داستانی، زندگی و رشادتهای شهید مرتضی مفاخری را برای کودکان روایت میکند و همراه با تصویرگریهای جذاب، مفاهیم ایثار، شجاعت و عشق به وطن را به آنها منتقل مینماید. همچنین، این کتاب برای والدین، مربیان و آموزگاران کودک که میخواهند مفاهیم ارزشمند دفاع مقدس و زندگی شهدا را به زبان قابل فهم و جذاب به کودکان آموزش دهند، مناسب است.
«به نام خدا مرتضی بزرگترین نوه بود. پدربزرگ او را خیلی دوست داشت. هرجا مراسم مذهبی بود، او را با خودش میبرد. در ماه محرم، مرتضی به پدربزرگش کمک میکرد تا توی مسجدِ محلّه، دیگِ غذا بار بگذارند و برای عزادارها برنج و خورش بپزند. مرتضی خیلی دلش میخواست وقتی بزرگ شد، خلبان بشود. »
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir