هویت،گفتمان و انتخابات در ایران (مبانی ایدئولوژیک انتخابات ۱۳۹۲) این کتاب تلاشی است برای به صدا درآوردن این «رخداد تاریخی» از منظر و نظر مشخص و محدود؛ تلاشی که نویسندگان اثر تا حدود زیادی در آن موفق بودهاند. «هویت، گفتمان و انتخابات در ایران» افزون بر مقدمه نویسندگان، پنج فصل اصلی و چهار پیوست تجزیه و تحلیل را دربرمی گیرد. نگارندگان در فصل نخست با عنوان مستند تبلیغاتی به مثابه ابژه شناخت (ساخت بندی نظریه و روش) برآنند تا مبانی نظری و روش شناختی پژوهش را تبیین نمایند. در این بخش با توجه به ماهیت چندبعدی و میان رشته ای موضوع و مساله ی پژوهش، تلاش بر آن بوده تا از روشی چندوجهی، چندسطحی و ترکیبی بهره گرفته شود. در این راستا، حوزه ی کار به دو سطح خرد و کلان تقسیم می شود. در سطح جزء و خرد عموماً به مبانی واژگانی و زبانی، و در سطح کلان با نگاهی جامعتر، به مبانی و رهیافت های تاویل پذیرتر و تفسیری توجه شده است. در فصل دوم «حسن روحانی از چه می گوید؟ مفاهیم، اشخاص و روندها» روابط سازه های زبانی مستندهای تبلیغاتی حسن روحانی با استفاده از تحلیل دلالت صریح و ضمنی، استعاره و مجاز، با هم آیی، جانشینی و همنشینی و حضور و غیاب واکاوی می شود. با چنین تحلیلی امکان شناخت دال های مرکزی و لحظه ها در راستای کاربست آن ها در تبیین چگونگی برجسته سازی و حاشیه رانی، مبانی و مولفه های خود و دیگری، سوژه سازی، دستیابی گفتمان های مطرح شده به هژمونی و قدرت و منطق تفاوت و زنجیره ی هم ارزی هرکدام از آنها با دیگر گفتمان ها فراهم می آید. به دیگر سخن، تحلیل روابط سازه های زبانی در این بخش به خدمت نظریه ی گفتمان در می آید تا تحلیل زبانی را در سطح کلان ممکن سازد. در این زمینه تحلیل زبان شناختی بر شناسایی نشانگان و مفاهیم مقدم میگردد. در فصل سوم با عنوان «محمد باقر قالیباف و سعید جلیلی در مقام پادگفتمان؛ انگاره ها و ایستارهای ایجابی و سلبی» به واکاوی مبانی زبان شناختی در فیلم های تبلیغاتی دو نامزد برتر دیگر این انتخابات، محمد باقر قالیباف بهعنوان نامزد دوم و سعید جلیلی بهمنزله ی کاندیدای سوم پرداخته می شود. این امر در راستای امکانیابی برای یک بررسی تطبیقی و نیز فهم بهتر و دقیقتر فضای کلان حاکم بر این انتخابات و در پیوستار آن ماهیت و روند کلی ساختار سیاسی و بافتار اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران است. به واقع، در این پژوهش موضوع اصلی بررسی کیفیت اثرگذاری ایدئولوژی و هویت در گفتمان نامزد پیروز انتخابات است و گفتمان نامزدهای دوم و سوم برای فهم بهتر و بررسی تطبیقی مطرح است. فصل چهارم این اثر «خوشه ی نشانه ها، هویت و نظام معانی؛ سطح تحلیل گفتمان» نام دارد که در آن مواد خامی که از مرحله ی پیشین بهدست آمده در درون نظام روش شناسانه تحلیل گفتمان (انتقادی)، کاربردی و عملیاتی می شود. در سطح تحلیل گفتمان، مطالب در چند بخش م یآیند؛ در نخستین گام منظومه نشانگانی و سامانه ی مفصل بندی این سه گفتمان در اندراج با یکدیگر مورد بررسی قرار می گیرد؛ در بخش دوم منطق تفاوت و زنجیره ی هم ارزی واکاوی می شود؛ در بخش پسین برجسته سازی ها و حاشیه رانی های این گفتمان ها در روشی تطبیقی وارسی می گردند و در واپسین مرحله نیز کیفیت طراحی مرزهای هویتی و خطوط ممیز هویت و دیگری در سه گفتمان برتر انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ تشریح می شود. نویسندگان در فصل پایانی «فرجام سخن؛ داده کاوی، استدلال ها و نگاه به آینده» و با نگاه تطبیقی و مقایسه ای خود به رهیافت های این سه گفتمان و توجه به بافت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور بیان می کنند که در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲، گفتمان هژمون شده و دو پادگفتمان اصلیش، تبلیغات خود را بر مبنای نمایش صورت بندی ایدئولوژیکی خاص خود مفصل بندی کرده اند. در انتخابات ۹۲، ایدئولوژی و گفتمان به طور خاص (و زبان به صورت عام) در اندرکنش با بستر اجتماعی قرار گرفته و مبنای هژمون شدن یک ساخت معنایی و ناکامی دیگران را فراهم می آورد. در واقع می توان این اثر را بهعنوان بستری دید که در راستای آن با نگاهی زبان شناسانه و گفتمانی، مبانی هژمون شدن و پیروزی و یا ناکامی ایدئولوژی های گوناگون در عرصهی انتخاباتی ایران فهم گردد. در این بستر می توان ایده و پرسش های فراوان دیگری را نیز مطرح نمود. غایت اینگونه جستارها این است که به مقام پیش بینی و آینده پژوهی رسیده و بتواند در موارد تاخر نظریه بر عمل نیز آن رفتار و کنش سیاسی- اجتماعی را بهگونه ای مطلوب و گویا تفسیر، تبیین و تحلیل نماید. کتاب هویت،گفتمان و انتخابات در ایران را انتشارات نویسه پارسی منتشر کرده است.