کتاب «تاریخ فلسفه راتلج - جلد هشتم: فلسفه قارهای در سده بیستم» به ویراستاری ریچارد کرنی، بخشی از مجموعه دهجلدی معتبر تاریخ فلسفه راتلج است که به بررسی تاریخ فلسفه غرب از آغاز تا دوران معاصر میپردازد. این جلد هشتم به طور خاص به فلسفه قارهای در قرن بیستم اختصاص دارد و شامل چهارده مقاله است که مهمترین موضوعات و جریانهای فلسفه قارهای را بررسی میکند. در این کتاب با جنبشهای مهمی چون پدیدارشناسی، اگزیستانسیالیسم، هرمنوتیک، ساختباوری، نظریه انتقادی و واسازی آشنا میشویم. همچنین به تأثیر فلسفه قارهای بر رشتههای مختلفی مانند جامعهشناسی، علوم سیاسی، نظریه ادبی، الهیات، تاریخ هنر، فمینیسم و مطالعات فرهنگی پرداخته شده است. ویژگی مهم این کتاب این است که هر فصل توسط متخصصان حوزه مربوطه نوشته شده و تلاش شده تا هم دیدگاههای کلاسیک و هم نوین فلسفه قارهای پوشش داده شود. کتاب دارای واژهنامه اصطلاحات فنی و جدول گاهشماری رخدادهای فلسفی و فرهنگی است که به فهم بهتر مطالب کمک میکند. این جلد برای دانشجویان، پژوهشگران و علاقهمندان به فلسفه معاصر و فلسفه قارهای منبعی تخصصی، جامع و در عین حال قابل فهم است و به عنوان یکی از معتبرترین منابع در حوزه تاریخ فلسفه شناخته میشود.
تاریخ فلسفه، همانطور که از نامش برمیآید، بیانگر وحدت دو رشته بسیار متفاوت است که هر کدام قیدوبندهای جدی بر دیگری تحمیل میکند. تاریخ فلسفه بهعنوان تمرینی در تاریخ اندیشهها مستلزم آن است که فرد با «دیدگاهی متکی بر دوران» درک کاملی از این موضوع داشته باشد که متفکران مورد بررسی چگونه به پرسشهای خویش پاسخ میدادند، چارچوب مفهومیشان برای بررسی موضوعها، فرضیهها و هدفهایشان، نقاط کور و سهو و خطایشان چه بوده است. تاریخ فلسفه راتلج بررسی زمانمند از تاریخ فلسفه، از آغاز آن تا زمان کنونی است. هدف آن بحث عمیق درباره تمامی پیشرفتهای عمده فلسفی است و با این هدف بیشترین فضا به آن دسته از افراد اختصاص داده شده که عموماً از فیلسوفان بزرگ شمرده میشوند. اما شخصیتهای کماهمیتتر نیز نادیده گرفته نشدهاند و امید میرود که خواننده بتواند در این ده جلد تاریخ، دستکم به اطلاعات پایهای درباره هر فیلسوف مهمِ گذشته و حال دست یابد.
دانشجویان، پژوهشگران و علاقهمندان به فلسفه معاصر و فلسفه قارهای که میخواهند با جریانهایی مانند پدیدارشناسی، اگزیستانسیالیسم، هرمنوتیک، ساختباوری، نظریه انتقادی و واسازی آشنا شوند. کسانی که به مطالعه تاریخ فلسفه و تحولات فکری قرن بیستم علاقه دارند و میخواهند دیدگاهی تخصصی و در عین حال قابل فهم درباره فلسفه معاصر به دست آورند. خوانندگانی که به دنبال منبعی با مقالات تخصصی از نویسندگان معتبر درباره فیلسوفان برجستهای چون هوسرل، هایدگر، سارتر، فوکو و ویتگنشتاین هستند. پژوهشگران حوزههای مرتبط با علوم انسانی، جامعهشناسی، نظریه فرهنگی، مطالعات جنسیت و علوم سیاسی که فلسفه قارهای تأثیر عمیقی بر رشتههای آنها داشته است. افرادی که به دنبال کتابی با زبان روان، ساختار منظم و واژهنامه اصطلاحات فنی برای فهم بهتر مفاهیم پیچیده فلسفی هستند.
نخستین اثر منتشرشدهٔ هوسرل، فلسفهٔ حساب (1891)، روایت تجدیدنظریافتهٔ واکاوی قدیمیاش دربارهٔ مفهوم عدد است. هوسرل، با پذیرش تمایزی که ابتدا برنتانو قایل شده بود، بین بازنمود شهودی و قصد نمادینِ اعداد تفاوت میگذارد. او توصیف میکند چگونه شهودهای اولیهٔ ما دربارهٔ اعداد و میانکنشهای آنها بر تجربههای شمارش، مقایسه و گردآوری متکی است، و چگونه ما دربارهٔ نمادهای اعداد پیچیدهتری میاندیشیم که چنین شهودهای تصدیقکنندهای برای آنها نمیتواند وجود داشته باشد. متأسفانه، هوسرل ملاحظات متعددی را مطرح میکند که به نظر میرسد اعداد و بازنمودهایش را در هم آمیخته است. مثلاً او به وحدت عدد به عنوان رابطهای وراحسی اشاره میکند و ادعا میکند که فهمِ مفهومِ عددْ مستلزم تأمل دربارهٔ بازنمود آن در کنشهای مناسب ترکیب جمعی است. در 1894، فرگه در یک بررسی انتقادی از کتاب هوسرل توجه را به این ملاحظات مصالحهگرانه جلب کرد. او ایراد گرفت که واکاوی هوسرل تمایز بین قلمروهای سوبژکتیو و ابژکتیو را بر هم میزند، و نتیجه گرفت که اثر او نمونهٔ نوعی از روانشناختباوری است. ([1. 65], 200-201) با اینکه نقد فرگه نمونههای موجهی را در متن هوسرل مییابد، نتیجهگیری افراطی آن موجه نیست. فرگه هر تلاشی را برای جایگاه اعداد با فعالیتهای شمردن و جمع کردنْ روانشناختباوری تلقی میکرد. از اینرو، او احتمالاً به ظرایف قصد هوسرل توجه نکرده بود که بیتردید نمیخواست عینیت اعداد را در کنشهای بازنماییشان از بین ببرد، بلکه توصیف میکرد چگونه عینیت اعداد خود را به ما نشان میدهد. بههرحال، هوسرل بعدها آشکارا بین اعداد و بازنمودهایشان، و بین مفهوم عدد و مفهوم ترکیب جمعی تمایز قایل شد. ([1. 35], 784; [1. 86, 24]) فرگه از هوسرل برای دفاع از این نظر انتقاد میکرد که اعداد تمامیتهایی (مقادیر متعین) هستند مرکب از «چیزها» ی صرف که هیچ محتوای خاصی ندارند و با اینهمه تا حدی متفاوت با یکدیگرند. اما این کاریکاتوری است از موضع هوسرل، زیرا هوسرل بهروشنی اظهار میکند که ابژهها همیشه از طریق ویژگیهایشان تشخیص داده میشوند. نکتهٔ او فقط این است هنگامی که تشخیص دادیم ابژهها شمرده میشوند، از محتوای متعین آن ابژهها در لحظهٔ شمردنشان پیشآگاهی داریم.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir