کتاب «جستارهایی در باب عشق» اثر برجسته و شناختهشده آلن دو باتن است. این کتاب به طور عمیق و همهجانبه موضوع عشق و چرایی عاشق شدن را کاویده و به همین دلیل یکی از آثار مهم و حتی ضروری برای هر کسی است که در جستجوی درک بهتر از سازوکارهای عشق و روابط عاطفی است. مطالعه «جستارهایی در باب عشق» دریچهای نو به سمت فهمیدن پیچیدگیهای یک احساس مشترک انسانی میگشاید که نه تنها قصهای شیرین بلکه رسالت فهم بهتر و عمیقتر انسان از خودش و دیگران است.
«جستارهایی در باب عشق» داستان عاشقانهای را روایت میکند که از یک آشنایی اتفاقی در یک پرواز آغاز میشود. دو غریبه که کنار هم قرار میگیرند، با یک گفتوگوی ساده مسیر همدلی و آشنایی را طی میکنند تا تصمیم بگیرند پس از پایان پرواز همدیگر را ملاقات کنند و ارتباطشان به تدریج عمیقتر شود. اما این روایت صرفاً داستانی عاشقانه نیست؛ آلن دو باتن همراه با این داستان، روابط این دو شخصیت را از منظرهای جامعهشناسی، روانشناسی و فلسفی وارد تحلیل میکند و پیچیدگیهای عشق را در قالب جستارهایی روشن و دقیق بررسی مینماید. آلن دو باتن در این کتاب، به شیوهای منحصر به فرد عشق را از دریچه چندین دیدگاه فلسفی و نظری مینگرد. او با بهرهگیری از نظرات فیلسوفانی مانند ارسطو، سارتر، ویتگنشتاین و حتی طنزگرایی گروچو مارکس، نه تنها یک داستان عاشقانه خلاقانه و پرجزییات را شکل داده، بلکه به نقد و تفسیر مسائل بنیادین در عشق میپردازد. یکی از بخشهای برجسته کتاب، تأمل در ماهیت جسم و روح در رابطه عاشقانه است؛ تفکری که بیان میکند امید عاشق به این است که روح نیز همچون جسم وفادار بماند و آنچه ظاهر نشان میدهد، واقعیت داشته باشد. این نگاه عمیق و چندوجهی سبب شده کتاب «جستارهایی در باب عشق» نه صرفاً یک رمان عاشقانه بلکه اثری فلسفی و تحلیلی باشد که به شناخت دقیقتر احساس عشق کمک میکند.
چرا باید این کتاب را خواند؟
این کتاب برای کسانی که میخواهند از سطحینگری در موضوع عشق فراتر روند و آن را به شکل علمی و فلسفی بررسی کنند، منبعی ارزشمند است. «جستارهایی در باب عشق» از یک سو داستانی ملموس و جذاب دارد که خواننده را همراه میکند و از سوی دیگر با تحلیل علمی و فلسفی، به درک عمیقتری از دینامیسمهای روحی و اجتماعی عشق میانجامد. این اثر به ویژه برای کسانی که فلسفه زندگی، روانشناسی روابط و مسائل جامعهشناسی عشق برایشان اهمیت دارد، میتواند چشماندازهای جدیدی بگشاید.
علاقهمندان به فلسفه زندگی و روانشناسی عشق، خوانندگانی که میخواهند روابط عاطفی را از دیدگاههای علمی و فلسفی تحلیل کنند، کسانی که دنبال داستانهای عاشقانه با عمق فکری هستند، پژوهشگران و دانشجویان حوزههای جامعهشناسی، روانشناسی و فلسفه و هر کسی که به تعمق درباره معنای عشق و چگونگی شکلگیری و پایداری آن علاقهمند است.
«کلوئه از حرف زدن در مورد خودش متنفر بود. شاید فروتنی و ناچیز شمردن خودش یکی از بارزترین ویژگیهای او بود. وقتی در میانِ گفتگوهایش صحبت دربارهٔ خود را پیش میکشید، به جای آنکه به سادگی از واژههای «من» یا «کلوئه» استفاده کند، خودش را «درماندهای مثل من» خطاب میکرد. این خود کوچکبینی جذابترین خصوصیت او بود، چون به نظر میرسید دور از آن جذابیتهای پنهان رایج میان افرادی بود که نسبت به خود حسّ ترحم دارند. مثل خود کوچکبینی کاذب موجود در این گفته: «من چقدر احمقم، و انتظار شنیدن این جواب. نخیر، احمق نیستی.» دورانِ کودکیاش عجیب و غریب بود، اما در موردش خویشتنداری نشان میداد (من از اغراق در مورد دوران بچگیام و این که مصایب ایوب را نسبت به مشکلات من کوچک نشان دهند متنفرم). او در خانواده مرفهی بزرگ شده بود. پدرش (همهٔ مشکلاتش زمانی شروع شدند که والدینش اسم او را «بری» گذاشتند) یک دانشگاهی، استاد حقوق بود، و مادرش (کلر) برای مدتی یک گلفروشی را اداره میکرد. کلوئه فرزند وسطی خانواده بود، دختری که بین دو پسر دُردانهٔ محبوب و بینقص تک افتاده بود. وقتی برادر بزرگترش کمی بعد از هشتمین سالگرد تولدش به علت سرطان خون فوت کرد، سوگ و ناراحتی پدر و مادرش به شکل خشمی، معطوف به دخترشان شد، دختری که در مدرسه کندذهن و در خانه عبوس و بداخلاق بود و به جای پسرشان مثل کنه به زندگی چسبیده بود. کلوئه با احساس گناه بزرگ شد، پر از حس تقصیر و گناه نسبت به اتفاقهایی که رخ داده بود، احساسی که مادرش در جهت تخفیف آن چندان تلاش نمیکرد. مادرش دوست داشت که نقطه ضعفی از خصوصیت کسی به دست آورد و پیوسته بر سرش بکوبد. به کلوئه همیشه یادآوری میشد که در مقایسه با برادر از دست رفتهاش ـ از لحاظ درسی ـ چقدر تنبل و دست و پا چُلفتی است و دوستانش چقدر ناباباند، (ایرادهایی که واقعآ درست نبودند، اما با هر بار تذکر بیشتر واقعی میشدند). کلوئه برای جبران کمبود محبت به پدر روی آورد، اما این مرد به همان اندازه که نسبت به در میان گذاشتن دانش و اطلاعات حقوقیاش دست و دل باز عمل میکرد، نسبت به عواطف خویش با خست رفتار مینمود.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir