به نام خدا

یه کتاب خوب میتونه زندگیت رو عوض کنه!

02191306290
ناموجود
این کالا فعلا موجود نیست اما می‌توانید زنگوله را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم.
موجود شد باخبرم کن

کتاب‌های مشابه







نامه‌ای از پکن - رمان33









آیکون توضیحات کتاب

معرفی کتاب

کتاب «نامه‌ای از پکن» نوشته پرل باک رمانی است که داستان آن با روایت اول‌شخص از روز 25 سپتامبر 1950 آغاز می‌شود. راوی داستان در دره‌ای زیبا در کوهستان‌های ورمونت آمریکا به دنیا آمده و دوران کودکی خود را همان‌جا گذرانده است. او پس از گذشتن از دریاها، سرزمین معشوقش (چین) را وطن خود می‌داند، اما در دوران جنگ به چشم یک خارجی به او نگاه می‌شود و ناچار به بازگشت به زادگاه خود می‌شود. داستان حول رابطه پیچیده و پرتنش میان راوی و معشوقش می‌چرخد و چالش‌هایی که جنگ و شرایط سیاسی بر این رابطه تحمیل کرده است را به تصویر می‌کشد. رمان با نثری روان و احساسی، به موضوعاتی چون عشق، وفاداری، تبعید، تعلق به وطن و تضادهای فرهنگی می‌پردازد و تصویری انسانی و ملموس از زندگی در دوران جنگ و پس از آن ارائه می‌دهد. «نامه‌ای از پکن» برای علاقه‌مندان به داستان‌های خارجی، رمان‌های عاشقانه و تاریخی، و کسانی که به روایت‌های انسانی درباره جنگ، تبعید و فرهنگ‌های در تقابل علاقه دارند، اثری خواندنی و تأمل‌برانگیز محسوب می‌شود.

خواندن کتاب نامه‌ای از پکن - رمان33 را به چه کسانی توصیه می‌کنیم؟

علاقه‌مندان به ادبیات تاریخی و اجتماعی که می‌خواهند با زندگی مردم چین و تأثیرات جنگ و تغییرات سیاسی بر روابط انسانی آشنا شوند. کسانی که به رمان‌های عاشقانه و روانشناسانه علاقه دارند و دوست دارند داستانی درباره عشق، وفاداری و تبعید در بستر تضادهای فرهنگی و تاریخی بخوانند. مخاطبانی که به آثار نویسندگان برنده جایزه نوبل و نویسندگان زن برجسته توجه دارند و می‌خواهند با یکی از آثار مهم پرل باک آشنا شوند. خوانندگانی که به روایت‌های کوتاه و تأمل‌برانگیز علاقه‌مندند و می‌خواهند تجربه‌ای انسانی و احساسی از زندگی در دوران جنگ و تبعید داشته باشند. کسانی که به مطالعه موضوعات فرهنگی، تبعید و هویت در ادبیات جهانی علاقه دارند و می‌خواهند با دیدگاه‌های متفاوت درباره تعلق به وطن و مهاجرت آشنا شوند. این کتاب با ترجمه بهمن فرزانه و نثری روان، برای کسانی که به ادبیات اجتماعی، تاریخی و روانشناسانه علاقه دارند، اثری خواندنی و تأمل‌برانگیز است.

در بخشی از نامه‌ای از پکن - رمان33 می‌خوانیم

«من باید یک زن چینی به خانه‌ام بیاورم، نه تنها به خاطر این‌که کسی مواظب خانه باشد، لباس‌های مرا بشوید و به سایر کارها برسد، چون تو خودت خوب می‌دانی که بدون وجود تو من در این گونه مسائل تا چه حد بی‌دست‌وپا و بیچاره هستم، بلکه حالا باید وفاداری خود را به وطنم ثابت کنم. ظاهراً برای قدرت فعلی تنها سوگندخوردن من کافی نیست، باید به گذشتهٔ خود نیز سوگند خورده و به خون امریکایی خود لعنت بفرستم، باید بر ضد آنچه در من چینی نیست قیام کنم. به من دستور داده شده که زن دیگری بگیرم، این را از این لحاظ به تو می‌گویم، چون من و تو همیشه به یکدیگر راست گفته‌ایم، اگر حالا به نوعی به تو دروغ بگویم، معنی این را خواهد داد که زندگی مشترک سعادتمندمان را فراموش کرده‌ام. در حالی که من هرگز زندگی با تو را فراموش نکرده‌ام و ازین‌رو است که حقیقت مطلب را به تو می‌گویم. من دیگر نمی‌توانم نامه‌ای بنویسم، این کار برای من و حتی پسرمان خطرناک است. تو تصور می‌کنی او در امریکا در آسایش و امنیت است در حالی که تا من تو و او را طرد نکرده‌ام او هرگز در محلی امنیت نخواهد داشت. حتی اگر شنیدی که من در ملا عام چنین کاری کرده‌ام باور نکن. دلم می‌خواست اگر می‌شد زنده می‌ماندم تا این روزها بگذرند ولی اگر با تمام کوششی که می‌کنم مرگ به سراغم آمد، به خاطر داشته باش که فقط به تو، ایو عزیزم فکر کرده‌ام. ژرار. باید اجازه بدهم. نمی‌دانم از چه رو در مدت این چند ماه در جواب آنچه می‌دانستم باید انجام شود، تأخیر کرده‌ام. حالا که این نامه از طرف آن زن رسیده و من می‌دانم که او هنوز پیش ژرار نرفته حس می‌کنم باید بلافاصله موافقت خودم را برای او بنویسم. شاید تلگراف کنم، اما نه، تلگراف برای او تولید نگرانی غیرمنتظره‌ای خواهد کرد. دریافت یک تلگراف از امریکا برای یک چینی گرچه در یک مستعمرهٔ انگلیسی زندگی کند، ممکن است اشکالی پیش بیاورد. نامه را با پست هوایی خواهم فرستاد. نامه را عیناً در این‌جا می‌نویسم تا همیشه به خاطر داشته باشم چه نوشته‌ام. اگر یک بار دیگر من و ژرار یکدیگر را ببینیم این پروندهٔ ما خواهد بود. چون در اصل من این را برای ژرار می‌نویسم، آری، عزیز من این را برای تو می‌نویسم، اگر دیگر نتوانیم با هم باشیم لااقل امکان این وجود داشته باشد که یک روز بتوانم این پرونده را برای تو بفرستم. کاش در آن روز آخر به تو گفته بودم که تو هم باید آن را نزد خود داشته باشی. ولی نه، در جایی که تو هستی این کار مناسبی نیست، ممکن است خدمتکاران تو از اشخاص دیگری پول گرفته باشند تا خبرچینی کنند. این‌جا، در این درهٔ آرام ورمونت جاسوسی وجود ندارد. نامه‌ام را به مای لان می‌نویسم. حالا یک مرتبه می‌فهمم که او نام فامیلش را برایم ننوشته است. مای لان یک اسم عادی است، اسمی که جلب توجه نمی‌کند. ولی اسم او مهم نیست.»

نظرات کاربران

کتاب‌های مشابه