گذشتهی نکبتبار و ترسناک سوگل دانشجوی پرستاری دانشگاه تهران، با پناه آوردن خواهرش آلاء به او، دوباره برسر زندگیاشان سایهای مرگبار انداخته… از طرفی دکتر شهریار میرفخرایی، چوب لای چرخ رسیدن سوگل به آرزویش میگذارد، او به تقدیر معتقد نیست… سختگیریهای دکتر اول دامن سوگل را میگیرد، اما تقدیر بیکار نمینشیند و در عوض، یقهی دکتر را تنگ میچسبد و تازه این اول راه صعبالعبوری خواهد شد برای مردی که از زندگی هیچ نمیداند جز تبحر در پیوند اعضاء… این که او چه طور عواطفش را به قلبی پیوند بزند که صاحبش، محجوب است و محجبه با گذشته ای مخدوش… به شبچراغی نیازمند است، پر فروغ و خاموش نشدنی!
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir