این داستان تخیل کودکان را تقویت میکند، داستان شهری که ماشینهایش با یکدیگر حرف میزنند و برای حل مسائل مردم به کمکشان میآیند. علاوه بر این کمی طنز هم در آن به کار رفته است. در بخشی از داستان میخوانیم:
ماشین پلیس رسید به آدمی که بیهوش شده بود. تندی اسلحهاش را درآورد، گرفت طرف آدم بیهوشه و گفت:«دستور میدم به هوش بیا، وگرنه دستگیرت میکنم!»
آدم بیهوشه به هوش نیامد.
این داستان با زبانی ساده و قابل فهم برای کودکان نوشته شده و متن کوتاهی دارد. بخشی که از کتاب آوردهایم در دوصفحه همراه با تصویرگریهای رنگارنگ چاپ شده است. مانند بقیهی صفحات چشم کودک در صفحه میچرخد و باعث میشود از ورق زدن کتاب خسته نشود.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir