این کتاب مجموعه داستانهای طنزی است که با شخصیتهای ثابت و رویدادهای متوع طنزآمیز خلق شدهاند. همچنین نویسنده در نگارش تمام بخشهای این اثر سعی کرده احساس آرامش و حس خوب زندگی را به مخاطبان انتقال دهد که با اتمام این کتاب در مخاطب همراه با لبخند، یک آرامش روحی و ذهنی ایجاد شود.
کتاب «دومین نشان مردی» نوشته «مهرداد صدقی» از جمله آثار طنزی است که با استفاده از شخصیتهای ثابت و واقعیتهای مختلف جذاب و طنزآمیزی را برای خوانندگان خلق میکند. این کتاب، جلد دوم مجموعه داستانهای «آخرین نشان مردی» است، اگرچه دارای اتصال مستقیمی به جلد قبلی ندارد و میتوان آن را بهصورت مستقل مطالعه کرد. در واقع، حتی اگر کسی جلد قبلی را نخوانده باشد، همچنان میتواند از مطالعه این کتاب لذت ببرد.
در «آخرین نشان مردی»، مهرداد صدقی به طنز و شوخی وارد دنیای دوران دانشجویی میشود. او تصاویری طنزآمیز و جذاب از وقایع و مواقع دانشجویی را به تصویر میکشد که در ذهن هر دانشجویی قرار گرفته و یا به خاطرههای دوران دانشگاهی او باقیمانده است. داستان از زبان حامد، یک دانشجوی پسر که در حال نوشتن پایاننامهاش است، روایت میشود. او هر روز در میان چالشها و موانعی که در مسیر نوشتن پایاننامه با آن مواجه میشود، تجربیاتی جذاب و جالب را تجربه میکند که داستان را به شکلی طنزآمیز ترجمه میکند.
این کتاب علاوه بر اینکه برای دانشجویان و افرادی که دوران دانشجویی را تجربه کردهاند، یادآوری خاطرات شیرین و شوخیهای دوران دانشگاهی خواهد بود، برای افرادی که تاکنون با فضای دانشگاه آشنا نشدهاند، نیز میتواند مثمر و جذاب باشد. نویسنده با استفاده از زبان ساده و جذاب حامد، دانشجوی پسری که تنها در حال نوشتن پایاننامه نیست؛ بلکه در مسیری از ماجراهای شیرین و طنزآمیز نیز قرار دارد، مخاطبان را به دنیایی پر از طنز و سرگرمی دعوت میکند.
این کتاب را میتوان بهعنوان یک منبع سرگرمی و سبکی از ادبیات کمدی معرفی کرد که باعث خنده و لذت خواهد شد.
سروکله زدن با بابا سخت است. اما خوبیاش این است که باعث میشود به خانم فرهمند فکر نکنم. کل پایاننامه بابا را چند بار خواندهام. فاجعه است. اما هم سعیام را میکنم از فاجعه به افتضاح ارتقا پیدا کند. استاد راهنما و مشاور همنظرهایی روی کار بابا دادهاند که اصلاحکردنشان خیلی زمان نمیبرد و معلوم است از خدا میخواهند بابا زودتر دفاع کند تا از دستش خلاص شوند. نمیدانم میشود یا نه اما تلاش میکنم بابا دستکم بتواند بهخوبی از آن دفاع کند. خود بابا تمهیداتی برای دفاع دارد که به من نگفته است. فقط گفته نگران نباشم؛ چون تمهیدات خاصی برای روز دفاع دارد. همین نگرانترم میکند.
مامان این روزها کمتر از همیشه با بابا حرف میزند. اما این به معنی اینکه به او بیتوجهی کند نیست. مدام برایش آبمیوه میآورد، توی ظرف برایش تنقلات میگذارد، غذاهایی را که دوست دارد برایش میپزد؛ اما سردی خاصی در نگاه و رفتارش هست. بابا هم همینطور! آنقدر روی او کار کردهام که خودش هم چسبیده به لپتاپ. تا وقتی کنارش هستم بکوب کار میکند و تا از او جدا میشوم که کمی تمدد اعصاب کنم صدای پخششدن کارت بازی میآید. انتقادپذیری بابا خیلی خوب است؛ اما مشخص است در این سنوسال کشش چندانی برای یادگیری ندارد. نه اینکه علاقه نداشته باشد؛ در بعضی زمینهها از پایه ضعیف است. حالا از این راه وارد شدهام که یادگیری چیزهایی که به او میگویم باعث فعالشدن همه بخشهای مغزش میشود و در جلوگیری از آلزایمر مفید است.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir