ماجرا از زمانی شروع می شود که بچه گربه ای سرراهی توسط مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست شهر سنت ریکاردو پیدا شده و بزرگ می شود. این بچه گربه در این مرکز با یک تخم مرغ به نام هامتی الکساندر دامتی آشنا می شود و با یکدیگر پیمان برادری می بندند. از همان کودکی آن دو در جستجوی لوبیای سحرآمیز بودند و برای به دست آوردن آن دست به هر کاری از جمله سرقت های کوچک و سرانجام بزهکاری می زدند.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir