در «سال سوم در مدرسه مالوری» دارل باز هم در راه مدرسه مالوری است و باخبر میشود که این بار دوست صمیمیاش سلی هوپ اریون گرفته و برای مدتی باید در خانه بماند. دارل و سلی همیشه با هم به مدرسه میرفتند. یا پدر سلی آنها را میرساند یا پدر دارل. ولی حالا قرار است دارل با دختر تازهواردی به اسم زرلدا به مدرسه برود. زرلدا اهل ایالات متحده است. فقط یک سال پیش مادربزرگش در انگلستان میماند و این مدت به مدرسه شبانهروزی مالوری میآید. غیر از زرالدا یک دختر تازهوارد دیگر هم هست. دختری به اسم ویلهلمینا که تنها دختر خانواده است و هفت برادر دارد و انتظار میرود رفتاری شبیه پسرها داشته باشد. انتظار بیراهی نیست و ویلهلمینا روز ورود همراه هفت برادرش با اسب به مدرسه میآید
چند هفته بعد زرالدا که از لحاظ سن و سال باید در کلاس چهارم درس میخواند به کلاس سوم منتقل میشود چون از نظر درسی واقعا ضعیف است اما به اعتقاد خودش در اجرای تئاتر حرف ندارد. وقتی قرار بر این میشود که نمایش رومئو و ژولیت شکسپیر را اجرا کنند، سعی میکند خودش را نشان بدهد. اما موفق نیست و با یکی از بچههای دیگر دعوایش میشود. از بخت بد وقتی کتاب را سمت او پرتاب میکند، خانم سرپرستار او را میبیند و کمی بعد هم باخبر میشود دیگر که نمیتواند در تئاتر بازی کند…
مجموعه مدرسه مالوری شش جلد دارد: سال اول در مدرسه مالوری، سال دوم در مدرسه مالوری، سال سوم در مدرسه مالوری، سال چهارم در مدرسه مالوری، سال پنجم در مدرسه مالوری و سال ششم در مدرسه مالوری
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir