کتاب «حکایتهای بهلول دانا 2 (بهلول و معمای حاکم)» نوشته سارا خسروی برنا است. این کتاب در قالب داستان مصور و کوتاه برای کودکان و نوجوانان نوشته شده و شامل حکایتی طنزآمیز درباره بهلول دانا و حاکم ظالم هارونالرشید است. داستان کتاب در زمان امام موسی کاظم (ع) رخ میدهد و روایت میکند که چگونه حاکم زورگو و خسته از زندگی، به دنبال تفریح و خنده است اما دلقک دربار نمیتواند او را بخنداند. سپس بهلول با هوش و ذکاوت خود، معمایی را مطرح میکند که باعث تغییر رفتار حاکم میشود. این حکایت با زبانی ساده و طنزآمیز، مفاهیم اخلاقی و اجتماعی را به کودکان منتقل میکند. کتاب برای گروه سنی کودک و نوجوان مناسب است. هدف اصلی کتاب آموزش مفاهیم اخلاقی، هوش و ذکاوت از طریق روایتهای جذاب و آموزنده درباره شخصیت بهلول است. این اثر بخشی از مجموعه «حکایتهای بهلول دانا» است که با زبانی روان و تصاویر مناسب کودکان، به حفظ و معرفی این شخصیت تاریخی و حکایتهایش در ادبیات کودک و نوجوان کمک میکند.
کتاب «حکایتهای بهلول دانا 2» شامل داستانهای طنزآمیز و خندهداری است که بهلول با ذکاوت و شوخطبعی خود در آنها ظاهر میشود. برخی از حکایتهای جالب و خندهدار این مجموعه عبارتند از: حکایت «دوست بهلول»: مردی که دوست بهلول است، از او میخواهد الاغش را قرض بگیرد اما بهلول با شوخی میگوید الاغ من نیست، در حالی که الاغ در خانه است و حتی عرعر میکند. این پاسخ هوشمندانه و طنزآمیز بهلول، مخاطب را میخنداند. حکایت «بهلول و وزیر»: وقتی وزیر خلیفه به بهلول میگوید که خلیفه او را حاکم سگ و خروس و خوک کرده است، بهلول با کنایه میگوید: «پس از این ساعت قدم از فرمان من بیرون منه، که رعیت منی.» این پاسخ طنازانه باعث خجالت وزیر میشود. حکایت «بهلول و الاغش»: قاضی شهر میگوید الاغ بهلول سقط شده و او تنها مانده است، بهلول در جواب میگوید: «تو زنده باشی یک موی تو به صد تا الاغ من میارزد.» حکایت «بهلول و دزد»: بهلول کفش نو پوشیده و در مسجد نماز میخواند، مردی که طمع کفش او را دارد اعتراض میکند که با کفش نماز نخواند، بهلول پاسخ میدهد: «اگر نماز نباشد، کفش باشد!» حکایت «شکار رفتن بهلول و هارون»: خلیفه در شکارگاه تیر به سوی آهو میاندازد اما نمیزند، بهلول با طعنه میگوید «احسنت» برای آهو که خوب فرار کرده است، که باعث ناراحتی خلیفه میشود. حکایت «سوداگر و بهلول»: وقتی مردی از بهلول میپرسد چه بخرد تا سود کند، بهلول ابتدا آهن و پنبه را پیشنهاد میدهد که سود میبرد، سپس وقتی او بهلول را دیوانه میخواند، بهلول پیاز و هندوانه را پیشنهاد میدهد که باعث ضرر مرد میشود. این حکایتها با زبانی ساده، طنزآمیز و پر از نکات هوشمندانه، هم سرگرمکننده و هم آموزنده هستند و نشاندهنده ذکاوت و درایت بهلول دانا میباشند.
کودکان و نوجوانان در گروه سنی ب و ج (حدود 7 تا 12 سال) که علاقهمند به داستانهای کوتاه، طنزآمیز و آموزنده هستند. والدین، مربیان و آموزگاران که میخواهند با استفاده از داستانهای ساده و جذاب، مفاهیم اخلاقی، اجتماعی و هوش را به کودکان آموزش دهند. کسانی که میخواهند شخصیت تاریخی و حکیمانه بهلول دانا را به کودکان معرفی کنند تا ضمن سرگرمی، آموزههای اخلاقی و اجتماعی را به آنها منتقل کنند. علاقهمندان به ادبیات کودک و نوجوان که به دنبال کتابهایی با زبان ساده، تصاویر جذاب و داستانهای پندآموز میباشند. این کتاب با زبانی روان، داستانی کوتاه و مصور و محتوایی آموزنده، فرصتی مناسب برای تقویت مهارتهای خواندن، تفکر و درک مفاهیم اخلاقی در کودکان فراهم میکند.
یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربان هیچکس نبود. در زمان امام موسی کاظم (ع)، حاکم زورگو و ظالمی بود به نام هارون الرشید. در یکی از روزهایی که هارون روی تختش لم داده و حسابی حوصلهاش سر رفته بود دلقک دربار را صدا کرد و دستور داد تا او را بخنداند. دلقک هرکاری بلد بود انجام داد. بالا و پایین پرید. شکلک درآورد. لطیفه تعریف کرد اما هارون فقط خمیازه کشید. دلقک که دید کاری از دستش ساخته نیست گفت: «ای خلیفهی بزرگ! اگر اجازه بدهید من از حضورتان مرخص شوم؟ »
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir