به نام خدا

یه کتاب خوب میتونه زندگیت رو عوض کنه!

02166963155
ناموجود
این کالا فعلا موجود نیست اما می‌توانید زنگوله را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم.
موجود شد باخبرم کن

کتاب‌های مشابه







تجربه بازی سیاسی در میان ایرانیان









آیکون توضیحات کتاب

معرفی کتاب

کتاب "تجربه بازی سیاسی در میان ایرانیان" به بررسی رقابت‌های سیاسی در ایران می‌پردازد. این کتاب به چگونگی تعاملات سیاسی و چالش‌های موجود در عرصه سیاست ایران اشاره دارد و سؤالاتی را در مورد توانایی جامعه ایرانی برای رقابت‌های سیاسی سالم و قاعده‌مند مطرح می‌کند. موضوع اصلی: تحلیل رقابت‌های سیاسی در ایران و چالش‌های موجود در این زمینه. سؤالات کلیدی: آیا جامعه ایرانی می‌تواند رقابت‌های سیاسی سالم را تحمل کند؟ آیا فرهنگ سیاسی ایران حامل هنجارهای لازم برای رقابت‌های مسالمت‌آمیز است؟ مفاهیم مورد بررسی: سیاست‌زدگی، فقدان قواعد مشترک، و تأثیر ایدئولوژی بر عقلانیت سیاسی. 

درباره کتاب "تجربه بازی سیاسی در میان ایرانیان"

کتاب "تجربه بازی سیاسی در میان ایرانیان" به رقابت‌های سیاسی در ایران امروز می‌پردازد و چالش‌های موجود در این زمینه را بررسی می‌کند. این کتاب به سیاست‌زدگی مفرط و ناهنجار در عرصه رقابت‌های سیاسی اشاره دارد و اینکه بازیگران سیاسی تمایل چندانی به قاعده‌مند کردن رفتار خود ندارند. بخش‌های خاصی که به رقابت‌های سیاسی در ایران امروز می‌پردازند: سیاست‌زدگی و فقدان قواعد مشترک: کتاب به این موضوع اشاره دارد که بازیگران سیاسی در ایران تمایل ندارند تا قواعد مشترکی را برای رقابت‌های سیاسی تعریف کنند و به رسمیت بشناسند. تأثیر ایدئولوژی بر عقلانیت سیاسی: این کتاب به چگونگی تأثیر ایدئولوژی بر تصمیم‌گیری‌های سیاسی و چالش‌های موجود در این زمینه می‌پردازد. فرهنگ سیاسی ایران: کتاب به بررسی فرهنگ سیاسی ایران و چگونگی تأثیر آن بر رقابت‌های سیاسی می‌پردازد و اینکه آیا این فرهنگ حامل هنجارهای لازم برای رقابت‌های مسالمت‌آمیز است یا خیر. چالش‌های رقابت سیاسی سالم: این کتاب سؤالاتی را در مورد توانایی جامعه ایرانی برای رقابت‌های سیاسی سالم و قاعده‌مند مطرح می‌کند و به چالش‌های موجود در این زمینه اشاره دارد. کتاب "رقابت سیاسی و ثبات سیاسی در جمهوری اسلامی ایران" به ارائه راهکارهایی برای برقراری موازنه بین رقابت سیاسی و ثبات سیاسی می‌پردازد. این کتاب بر اساس تجزیه و تحلیل تاریخی رقابت سیاسی و ثبات سیاسی در ایران، مدل رقابت سیاسی کنترلی را به عنوان بهترین راهکار برای برقراری این موازنه معرفی می‌کند. در این مدل، بخش ثابت نظام، رقابت سیاسی را محافظت و به تدریج توسعه می‌دهد تا به تدریج جامعه به حالت مطلوب مقارنه رقابت سیاسی و نظام سیاسی دست یابد. راهکارهای ارائه شده: تقویت اجماع نخبگان: با تقویت اجماع بین نخبگان سیاسی، رقابت سیاسی کنترل‌شده‌تر می‌شود و ثبات سیاسی افزایش می‌یابد. کنترل رقابت سیاسی: مدل رقابت سیاسی کنترلی به این معنی است که رقابت سیاسی باید در چارچوب قوانین و قواعد مشخصی انجام شود تا از بی‌قاعدگی و خشونت سیاسی جلوگیری شود. توسعه تدریجی رقابت سیاسی: این مدل بر توسعه تدریجی رقابت سیاسی تاکید دارد تا جامعه به تدریج به یک نظام سیاسی پایدارتر برسد. پیشینه تاریخی و تجربیات: استفاده از تجربیات تاریخی و تحلیل شرایط گذشته برای طراحی یک مدل مناسب برای رقابت سیاسی و ثبات سیاسی.

خواندن کتاب "تجربه بازی سیاسی در میان ایرانیان" را به چه کسانی توصیه می‌کنیم؟

خواندن کتاب "تجربه بازی سیاسی در میان ایرانیان" را می‌توان به علاقه‌مندان به علوم سیاسی و تحلیلگران سیاسی توصیه کرد. این کتاب برای دانشجویان رشته‌های علوم سیاسی و روابط بین‌الملل نیز مناسب است، زیرا به چالش‌های موجود در رقابت‌های سیاسی ایران و فقدان قواعد مشترک در این زمینه می‌پردازد. دلایل توصیه: تحلیل رقابت‌های سیاسی: این کتاب به چگونگی رقابت‌های سیاسی در ایران و چالش‌های موجود در این زمینه می‌پردازد. فقدان قواعد مشترک: کتاب به فقدان قواعد مشترک در رقابت‌های سیاسی اشاره دارد و چگونگی تأثیر آن بر ثبات سیاسی را بررسی می‌کند. تجربیات تاریخی: استفاده از تجربیات تاریخی برای درک بهتر شرایط سیاسی ایران.

در بخشی از کتاب "تجربه بازی سیاسی در میان ایرانیان" می‌خوانیم

شناسه دیالوگ ناپذیری و عدم تحمل سیاسی (نابردباری سیاسی)، نیز همواره در سپهر فرهنگ سیاسی این مرز و بوم خودنمایی می‌کرده است. گفت‌وگو یک رابطه دوسویه است. چندصدایی و دگراندیشی را مفروض می‌گیرد. «گفت» را با «شنود» همراه می‌سازد. تحمل، یک گام به پس گذاردن و پذیرش سخن درست ولو از زبان دشمن را طلب می‌کند. گفت‌وگو، نوعی مجادله است اما مفاهمه نیز هست. پذیرش عملی چنین بیانی از گفت و گو چندان در میان نخبگان سیاسی و اصحاب اندیشه ما جا نیفتاده است. بسیاری از اینان اهل منولوگند ( تک گفتار) نه دیالوگ. دامنه تحمل و پذیرششان به شدت محدود و محصور است. گفت و شنود را چندان نمی پسندند. مایلند بگویند و بگویند و دیگران بشنوند و حظی وافر برند. وقتی تمامی حق نزد ایشان است، دلیلی هم ندارد با کسان دیگر وارد مباحثه و مجادله شوند. و وقتی که فرضیه شان قبل هرگونه کنکاشی به اثبات رسیده است، ضرورتی ندارد با شنودن سخنان حشو دیگران خود را آزار دهند. فرهنگ سیاسی جامعه ایرانی، در شیوع این نوع بیماری بی‌تأثیر نبوده است. نظام سیاسی در جامعه ما تا قبل از انقلاب، اساسا بر پایه استبداد و سرکوب و ایجاد ترس استوار بوده است. چنین نظامی با هرگونه انتقاد بنیانی و اصولی در ستیز بود، مخالفت آشکار را بر نمی‌تابید و به هر طریق ممکن به حذف و طرد «دگر» خود دست می‌یازید. بسیاری از ما، با تأثیرپذیری از چنین فضایی، از یک سو، در برابر هرگونه انتقاد درست از واقعیت‌های جامعه، عادت‌ها، خلقیات، رفتارها، نظریات و خواست‌ها و توانایی‌های مردم اگر با قالب‌های ذهنی یا اصول ثابته ما نخواند – به ستیزه بر می‌خیزیم و از سوی دیگر، آگاهانه یا ناآگاهانه می‌کوشیم خواست و اراده و آرزوها و هدف‌های خود را از آن مردم بنمایانیم و گاه نیز اگر امکان و شرایطش فراهم…

رقابت‌های سیاسی در ایران امروز، دچار نوعی «سیاست‌زدگی» مفرط و ناهنجار هستند. بازیگران و رقابت‌پیشگان عرصه‌ی سیاست، نه چندان طالب قاعده‌مندکردن رفتار و کردار خود، نه راغب تعریف «جغرافیای مشترک بازی سیاسی»، «خطوط قرمز»، «خطوط نارجی» و نه پذیرای «به رسمیت» شناختن (دوژوره و یا دوفاکتو) یکدیگرند. در شرایطی این‌چنین، پرسشواره‌های دیرآشنا مجال خودنمایی و بازنمایی پیدا می‌کنند که: آیا جامعه‌ی ایرانی، اساساً، استعداد برتابیدن «رقابت سیاسی سالم و قاعده‌مند» را داراست؟ آیا فرهنگ سیاسی ما، حامل دقایق و هنجارهای مترتب بر بازی / رقابت مسالمت‌آمیز حزبی هست؟ آیا، امتزاج «سیاست» و «ایدئولوژی» در این مرز و بوم، نوعی انسداد و عصبیت را جایگزین «عقلانیت» در پهنه‌ی کنش و واکنش‌های سیاسی نکرده است؟ آیا فرهنگ عمومی قانون‌گزیر، استبدادگرا، فردگرا، کلام‌محور (دوانگار)، خودی و دگرساز، قداست‌پرور، «فصل»گرا و «وصل»ستیز ما ایرانیان، ترجمه‌ی عینی و عملی خود را در قالب رقابت‌های سیاسی «جدایی‌طلب»، «قهرآمیز» و «فراق مسلک» نیافته است؟ تا چه میزان سرگشتگی قواعد ناظر بر بازی‌های سیاسی در نزد بازیگران جمعی سیاسی ما، به گم‌گشتگی رفتار سیاسی دمکراتیک در جامعه‌ی ایرانی یاری رسانده است؟ تا چه میزان بستر اجتماعی ـ سیاسی و نیز فرهنگی جامعه‌ی ما، مستعد تقریر گزاره‌های جدی پیرامون «تحزب» و «تکثر سیاسی» و «رقابت سیاسی» بوده و هست؟ به بیان دیگر،‌ آیا کردارهای تاریخی سازمان‌یافته‌ای فراسوی تشکل‌های گفتمانی سیاسی در جامعه‌ی یک سده گذشته‌ی ما وجود داشته‌اند که به گفتمان‌های سیاسی معنی بخشند و بدانان منزلت و شأنی جدی ارزانی دارند؟ آیا اساساً، روحیه‌ی ایرانی و فرهنگ سیاسی ایرانی، رفتار و اندر کنش‌های تشکیلاتی و حزبی (کنش‌های جدی سیاسی) را برمی‌تابد؟ و بالاخره، در این شرایط گذار تاریخی، چه باید کرد و چه نباید کرد؟

کتاب‌های مشابه