کتاب نون نوشتن اثر محمود دولت آبادی دریچهای صمیمانه و عمیق به دنیای درونی یکی از بزرگترین نویسندگان معاصر ایران است. این کتاب مجموعهای از شصت یادداشت کوتاه و بلند است که دولتآبادی آنها را طی سالهای 1359 تا 1374 درباره زندگی کاری و شخصی خود نوشته است؛ یادداشتهایی اغلب تلخ، صادقانه و گواه روزگار دشوار نویسندهای که همزمان با خلق اثری ماندگار مثل کلیدر، با هجمه مشکلات، رنجها و تنهاییهای بسیار دست به گریبان بوده است. نون نوشتن، صرفاً کتابی برای خواندن نیست؛ تجربهای برای زیستن با کلمات و کمک به درک بهتر رنج، انگیزه وامید در زیست ادبی جامعه ماست.
در نون نوشتن، دولتآبادی لحظهها و حالات مختلف زندگی خود در قامت یک نویسنده را به تصویر میکشد. هر بخش، روایتی مستقل است از دردها، خاطرهها و اندیشههایی که گاهی به شکل حرفهای ناگفته و عقدههای فروخورده بر قلم نویسنده جاری شدهاند. از شرح زندگی مردم سالخورده و روزگار پر فراز و فرودشان تا روایت تلخیهای شخصی و اجتماعی، این کتاب منعکسکنندهی چالشهای پرشمار نویسندگی در ایران است. دولتآبادی بدون پردهپوشی از بخل، حسادت و انزوایی که بر او تحمیل شده مینویسد و با صراحت، تلخی و واقعگرایی خاص خودش، لحظات مهمی از حیات ادبی و فردیاش را ثبت میکند.
به دوستداران ادبیات معاصر ایران و طرفداران آثار محمود دولتآبادی، به نویسندگان و علاقهمندان به هنر نویسندگی که میخواهند ابعاد کمتر گفته شده این مسیر را لمس کنند، به کسانی که در جستجوی الهام و انگیزه در مسیر خلاقیت ادبی هستند و به هر کسی که میخواهد زندگی، اندیشهها و احساسات یک نویسنده بزرگ را از نزدیک کشف کند و لحظاتی بیپرده با تجربهی عمیق انسانی روبهرو شود.
اندیشیدن را جدی بگیریم. اندیشیدن. آنچه ما کم داریم مردان و زنانی است کهاندیشیدن را جدی گرفته باشند. اندیشیدن باید به مثابهی یک کار مهم تلقی بشود. اندیشه ورزیدن. بند زبان را ببندیم و بالاندیشه را بگشاییم. نویسنده نباید - فقط - در بند گفتن باشد. برای گفتن همیشه وقت هست، اما برایاندیشیدن ممکن است دیر بشود. چرا یک نویسنده نباید مغز خود را برایاندیشیدن و برای تخیل تربیت کند؟ حکومت غالبا دل خوشی از نویسنده ندارد، مگر اینکه نویسنده مطابق میل او به مردم نگاه کند و از زندگی مردم، موافق با میل و اهداف حکومت حرف بزند و نویسندهای که نتواند ضوابط قراردادی را معیار کار خود قرار بدهد و نتواند به رغم وضعیت موجود با حس و درک صادقانهی خود از واقعیت بنویسد، طبعا مورد بیمهری و حتی نفرت و چه بسا کینهی حکومت قرار میگیرد. انسان ممکن است بتواند از شر طاعون نیمه جانی در ببرد، اما از شرّ ناامیدی ممکن نیست جان به عافیت درببرد. وای بر ناامیدانی که ما هستیم؛ با این نفرت و ناامیدی که چون بدترین بلاها در روح ما مردم رسوخ کرده است و لحظه به لحظه فراگیرتر میشود، چه جور آیندهای در انتظار ما خواهد بود؛ چه جور آیندهای تدارک دیده شده؟ جنون، جنون، این مردم دارند دچار جنون نومیدی میشوند و… وای برناامیدانی که ما هستیم!
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir