به نظر من لحنش به نوعی دسیسه آمیز و راز گونه و پر از زیر و بم بود. گفت: «من مردی رو می شناختم که یه بار با یه روح مواجه شده بود.» من کماکان روی صندلی لم داده بودم، اما بقیه به طرف او برگشتند.
گفت: « بعضی از افراد ارواح رو می بینن و بعضی هم نمی بینن، اما اون ها همیشه دوروبر ما هستن.» حالا توجه من هم به حرف های او جلب شده بود.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir