استلا و سام رفته بودند کنار دریا. این اولینباری بود که سام به ساحل میرفت؛ اما استلا قبلاً دریا را دیده بود و همه چیز را دربارهی آن میدانست. تا استلا خواست بپرد توی آب، سؤالات سام شروع شد: «آبش سرده؟ عمقش زیاده؟ هیولای دریایی هم داره؟» استلا هم با حوصله شروع کرد به جواب دادن: «آبش عالیه. از هیولاهای دریایی هم خبری نیست.» اما باز هم خیال سام راحت نشد، برای همین هم توی آب نپرید. چون دربارهی این دنیای ناشناخته هنوز یک عالمه سؤال دیگر توی سرش بود. او حتی میخواست بداند «آسمان و دریا کجا به هم می رسند؟» به نظر شما، سام بالاخره توی آب میرود یا نه؟
داستان مصور و زیبای «آسمان و دریا کجا به هم می رسند؟» از مجموعهی «داستانهای من و برادرم» روایتی از کنجکاویهای بامزهی کودکان در مواجهه با پدیدهای به نام دریاست. اگر شما هم خیالتان را پرواز دهید، میتوانید مثل استلا، با صبوری و خوشحالی کلی جواب جالب به بچهها بدهید.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir