کتاب «مربی و تربیت» نوشته مرحوم آیتالله حائری شیرازی، اثری است تخصصی و راهنما در زمینه تعلیم و تربیت اسلامی که به قواعد و رابطه مربی با متربی میپردازد. این کتاب چهارمین اثر از سلسله مباحث مرکز تربیت معلم درباره تعلیم و تربیت است و در قالب 16 مبحث با تکیه بر آیات و روایات، مبانی، اصول و روشهای تربیت دینی را بررسی میکند. از ویژگیهای مهم کتاب، توجه به رابطه طولی بین مسائل تربیتی و بازگرداندن کثرت فرعی به وحدت اصلی است و نویسنده با ژرفنگری منحصربهفرد خود، نکات ارزشمندی را از قرآن و روایات استخراج کرده است. این اثر به معلمان، مربیان، والدین و همه فعالان حوزه تعلیم و تربیت توصیه میشود و میتواند به عنوان منبعی علمی و کاربردی در حوزه علوم انسانی و علوم تربیتی مورد استفاده قرار گیرد. موضوعات کتاب شامل مباحثی درباره معنای تعلیم و تربیت، تعامل آنها، نقش مربی در شکوفا کردن استعدادهای انسانی، تأثیر انقلابهای اجتماعی بر تربیت، نسبت تربیت با حیات و مرگ، و تدبیر درونی شاگرد است. همچنین کتاب به نقد فرهنگهای غربی و تأکید بر تربیت دینی و اسلامی میپردازد و تلاش میکند آموزش و پرورش را در چارچوب فرهنگ اسلامی بازتعریف کند. در مجموع، «مربی و تربیت» کتابی عمیق و کاربردی است که با بهرهگیری از منابع دینی و روایی، راهنمایی جامع برای مربیان و معلمان فراهم میآورد تا بتوانند نقش خود را در تربیت نسلهای آینده به بهترین نحو ایفا کنند.
نکات مهم درباره اصول و قواعد تربیت اسلامی که در کتاب «مربی و تربیت» عبارتاند از: خدامحوری و هدف الهی تربیت: تربیت اسلامی بر پایه خدامحوری استوار است؛ یعنی تمام رفتارها و آموزشها باید با هدف کسب رضایت خداوند و رسیدن به مقام عبودیت الهی انجام شود. این اصل، جوهره و تمایز اصلی تربیت دینی از سایر رویکردهاست. تربیت دینی و معنوی: تربیت اسلامی تربیتی است که از منابع وحیانی سرچشمه میگیرد و هدف آن تزکیه نفس و پرورش فضایل اخلاقی و معنوی است. تعلیم بدون تزکیه بیارزش است و تربیت باید به رشد همهجانبه انسان در ابعاد عقلانی، اخلاقی، معنوی و اجتماعی بپردازد. توجه به فطرت الهی انسان: تربیت باید بر اساس فطرت خداجویی انسان باشد و هدف آن پرورش انسانهایی خداپرست و صالح است که به توحید در عمل برسند. رعایت تفاوتهای فردی: تربیت اسلامی به تفاوتهای فردی توجه دارد و متربی باید بر اساس ظرفیتها و شرایط خاص خود تربیت شود. تعامل عقل و علم در تربیت: عقل به عنوان یکی از منابع شناختی مهم در تربیت اسلامی نقش کلیدی دارد و باید همراه با علم و تجربه به کار گرفته شود تا تربیت مؤثر باشد. تربیت همراه با محبت و رحمت: محبت و مدارا در تربیت از اصول اساسی است تا متربی در فضایی امن و آرام رشد کند. تربیت همراه با عملگرایی: تربیت باید عملی و مبتنی بر رفتار باشد، نه صرفاً نظری و آموزشی، تا تأثیر واقعی بر شخصیت متربی داشته باشد. اعتدال و تعادل در تربیت: رعایت میانهروی و اعتدال در روشها و اهداف تربیتی از اهمیت بالایی برخوردار است. توجه به آخرت و مرگاندیشی: تربیت اسلامی افراد را به یاد مرگ و زندگی پس از آن میاندازد تا مسئولیتپذیری و اخلاقمداری در آنان تقویت شود. محوریت متربی و زندگی: تربیت باید متربیمحور و زندگیمحور باشد، یعنی نیازها و شرایط واقعی زندگی فرد را مد نظر قرار دهد. این اصول و قواعد، چارچوبی منسجم برای تربیت اسلامی فراهم میکنند که در کتاب «مربی و تربیت» با تکیه بر آیات قرآن و روایات اهل بیت به تفصیل بررسی شده و نقش مربی را در تحقق آنها برجسته میسازد.
معلمان، مربیان و فعالان حوزه تعلیم و تربیت هستند و به دنبال مبانی، اصول و روشهای تربیت دینی و اسلامی میباشند؛ والدین و کسانی که در تربیت فرزندان نقش دارند و میخواهند با رویکردی عمیق و مستند به آیات و روایات، نقش خود را در تربیت بهتر ایفا کنند؛ دانشجویان و پژوهشگران علوم تربیتی و علوم انسانی که به دنبال منابعی با دیدگاه اسلامی و کاربردی در زمینه تعلیم و تربیت هستند؛ افرادی که دغدغه آموزش و تربیت را دارند و میخواهند رابطه مربی و متربی را با نگاهی فلسفی و دینی بشناسند؛ کسانی که به دنبال کتابی منسجم و موضوعبندی شده در 16 مبحث تربیتی با تکیه بر منابع دینی و تجربیات عملی میباشند؛ علاقهمندان به تربیت اسلامی که میخواهند درک عمیقتری از تعامل تعلیم و تربیت و نقش مربی در شکوفایی استعدادهای انسانی پیدا کنند؛ همه کسانی که میخواهند تربیت را در چارچوب فرهنگ اسلامی و با توجه به مبانی قرآنی و روایی بررسی کنند. این کتاب با ژرفنگری منحصربهفرد و تکیه بر آیات و روایات، منبعی ارزشمند و کاربردی برای همه فعالان حوزه تربیت و آموزش محسوب میشود.
معنای تعلیم و تربیت و تعامل آنها: تعلیم بهمعنی باسوادکردن و بااطلاعکردن و تدریس و آموزش و کلاً بهمعنی انتقال علم از یکی به دیگری است. تربیت بهمعنی بهفعلیترساندن استعداد و بهکمالرساندن مستعد کمال است. وقتی تعلیم را با تربیت مقایسه میکنیم، به این نتیجه میرسیم که تعلیم شاخهای از تربیت است؛ زیرا تربیت حرکت تعاملی است و معلومات اگر حقیقی و اصیل باشد میتواند زمینهای برای انتخاب جهت مفید باشد؛ و اگر آن معلومات کاذب و موهوم باشد، حرکت را از سیر تکاملی منحرف مینماید. پس بین تعلیم و تربیت یک نوع ارتباط اساسی موجود است، مخصوصاً در زمینهٔ علومی که با «جهت انسان» رابطه پیدا میکند. اگر تربیت بهمعنی ساختهشدن انسان و رسیدن او به کمال حقیقی خویش است، پس هر علمی که انسان را معنی میکند و انسان از طریق آن با حقیقت آشنا میشود، «علم جهتدهنده» است. حال، اگر در این علم مغالطه و مجادلهای انجام شود، خط و جهت انسانی را تا زمانی که شخص تحت تأثیر آن علم باشد و اعتقادش به آن علم پابرجا باشد، منحرف نگه میدارد. بههمین جهت است که علوم انسانی حساسترین بخش تعلیم است، چون مستقیماً با تربیت سروکار دارد. و در واقع به جای مزیت، تبدیل به موانع رسیدن میشود. تأثیر محتوای تعلیم بر نتیجهٔ تربیت: اگر علوم انسانی فاسد شد، طبعاً تربیت منحرف میشود و شخص با تلاش و مجاهدت خود راه خود را دور میکند و خود را به بیراهه میبرد. حال، این شخص اگر از تمام اهل عالم فداکارتر و برای هدفش از همه باگذشتتر و برای رسیدن به هدف از همه مدبرتر و مدیرتر باشد، چون هدف را غلط انتخاب کرده همهٔ مزایای او به همان شدت برای انسانیت عیب و منفی و مضر خواهد بود. همانطور که مَرکب هرچه کاملتر و سریعالسیرتر و مطمئنتر باشد، وقتی راکب راه خطا رفت، دامنهٔ خسارات و تلفاتش وسیعتر میشود و میزان صدمات آن افزوده میگردد، وقتی علوم انسانی معلوماتی برخلاف واقع و اطلاعاتی غلط بود، هدف به غلط انتخاب میشود و طبعاً جهت منحرف میشود؛ پس زیربنای اصلاح در تعلیم و تربیت، اصلاح تعلیمات در علوم انسانی است. شکست در این کار یعنی شکست در کل؛ پیروزی هم پیروزی در کل خواهد بود.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir