کلمه رگتایم نام نوعی موسیقی است که از ترانه های بردگان سیاه پوست جنوب امریکا سرچشمه گرفته است و در آغاز قرن در امریکا بسیار رایج بود. «رگ» به معنای ژنده و پاره و گسیخته است ، و «تایم» به معنای وزن و ضربان موسیقی. نویسنده نام رگتایم را به عنوان روح زمانه ای که توصیف می کند بر رمان خود گذاشته است، و نیز شاید می خواهد کیفیت پر ضرباهنگ،گسسته و پیوسته و درد آلود داستانی را که درباره آن زمان پرداخته است به ما گوشزد کند. به مصداق این معنی، رگتایم به هجو تاریخ و هجو زمان می پردازد. این هجو یکی از ویژگی های بسیار مهم رگتایم به شمار می رود و از این جهت می توان آن را یک رمان پست مدرن دانست؛ البته دکتروف اعتقاد ندارد یک رما ن نویس پس تمدرن است، اما اذعان دارد که در آثارش از ویژگی های رمان پست مدرن استفاده می کند. رگتایم یک اثر رئالیستی است. موضوع آن تجربه درونی نیست،واقعیت بیرونی است. یک لحظه تاریخی است. دریابندری می گوید: نخستین نکته ای که در ساختمان رگتایم به چشم می خورد این است که نویسنده از صناعت «رمانس» در برابر «رمان» بهره جسته است. یعنی بیشتر به ، پیش بردن سرگذشت در این کتاب تکیه شده است و شخصیت ها تا اندازه ای مهمند که بیان کننده یا پیش برنده این سرگذشت باشند.