توضیحات

کتاب دانشکده کسب و کار (برای کسانی که دوست دارند به مردم کمک کنند) اثری است از رابرت کیوساکی به ترجمه سید علیرضا نباتی و چاپ انتشارات فروزش. کتاب پیش رو پیرامون کسب و کاری نسبتا نو، یعنی بازاریابی شبکه ای نوشته شده، کسب و کاری که به عقیده نویسنده جدا از بحث مادیات از ارزش هایی بالا برخوردار است و هم چون دانکشده ای برای فراگیری کسب و کار عمل می کند. رابرت کیوساکی در اثر خود از ارزش شبکه می گوید و از ارزش آموزه هایی که افراد در پی پیوستن به شبکه به شکلی عملی و تئوری فرا می گیرند.

گزیده ای از کتاب

آموزش فروش چیزی فراتر از یادگرفتن فروش است. در اوایل شروع کارم در زیراکس، به شدت خجالتی بودم. با این که زیراکس آموزش های خیلی خوبی به من می داد هنوز هم می ترسیدم که در این و آن را بزنم و یا با تلفن حرف بزنم. امروز، هنوز هم همان ترس را دارم و فرق کار فقط در این است که بالاخره توانستم اعتماد به نفس لازم را برای غلبه بر ترس های شخصی ام و زنگ زدن و در زدن به دست بیاورم. اگر یاد نگرفته بودم که چگونه بر ترس های شخصی خودم چیره شوم، پیروز میدان آن آدم بازنده درون من می بود. پدر پول دارم بیشتر وقت ها می گفت: «در درون همه ماها یه آدم پول دار و یه آدم فقیره. همین طور توی هرکدوم از ما یه آدم برنده و یه آدم بازنده هم هست. هر باری که اجازه می دیم ترس هامون، دودلی هامون یا عزت نفس پایین مون پیروز بشن، اون آدم بازنده برنده می شه. یادگرفتن فروش در واقع یادگرفتن غلبه بر آدم بازنده درونته، یادگرفتن فروش اون آدم برنده درون ات رو میکشه بیرون.»

یکی از زیبایی های بازاریابی شبکه ای این است که فرصت رو در رو شدن با ترس های تان، سر و کله زدن با آن ها و غلبه بر آن ها را به شما می دهد و کاری می کند که آدم برنده درون تان، برنده باشد. زیبایی شرکت های بازاریابی شبکه ای در این است که رهبران این سازمان در حالی که شما هنوز در حال یادگیری هستید خیلی با صبر و حوصله با شما کار می کنند. در دنیای واقعی کسب و کار اگر ظرف مدت سه تا شش ماه فروشی نداشته باشید، اخراج می شوید. شرکت زیراکس در این مورد کمی دست و دل بازتر بود. آن ها به مدت یک سال فرصت دادند که یاد بگیرم و یک سال هم فرصت دادند تا کارآموزی کنم و نهایتا درست قبل از آن که اخراج شوم، اعتماد به نفسم شروع به رشد کرد و فروشم بهتر شد و دو سال بعد، به صورت ثابت نفر اول یا دوم اداره بودم. بالا رفتن عزت نفس ام خیلی مهم تر از حقوق دریافتی ام بود. نمی توانم برای بازسازی اعتماد به نفس و عزت نفس ام قیمتی بگذارم ضمن این که، این اتفاق به من کمک کرد تا میلیون ها دلار درآمد هم داشته باشم. به همین دلیل، همیشه منت دار موسسه زیراکس و کارکنانی خواهم بود که به من یاد دادند چگونه بفروشم، و مهم تر از آن، چگونه بر روح پلید، دودلی و ترس هایم غلبه کنم.