کتاب همزاد (The Double) یکی از آثار شاخص نویسنده مشهور پرتغالی، ژوزه ساراماگو، است. این رمان، داستانی روانشناسانه و فلسفی درباره هویت، اضطراب وجودی و معنای انسان بودن را روایت میکند؛ داستانی جذاب که هم به ظرافت ادبی و هم به چالشهای ذهنی میپردازد و خواننده را تا آخرین صفحه در تعلیق نگه میدارد. مطالعه «همزاد»، تجربهای منحصربهفرد و فراموشنشدنی برای هر دوستدار ادبیات جدی و عمیق خواهد بود.
رمان همزاد داستان زندگی بیروح معلم تاریخ، تِرتولیانو ماکسیمو آفلونسو را بازگو میکند که در جریان تماشای یک فیلم، متوجه وجود مردی شبیه به خود در آن فیلم میشود. این کشف، او را وارد سفری پرمخاطره و پرتنش میان واقعیت و توهم میکند؛ سفری در جستجوی هویت، جایی که مرز میان «خود» و «دیگری» بهشدت محو میشود و قهرمان رمان را مجبور به مواجهه با عمیقترین ترسهای درونیاش میسازد. ژوزه ساراماگو به سبک خاص نگارش و روایت خود، با جملاتی طولانی و گفتوگوهایی فاقد نشانهگذاری معمول، تجربهای خوانشی متفاوت و جذاب خلق میکند. در این رمان، ساراماگو مفاهیم فلسفی را با رمز و رازهای داستانی تلفیق کرده تا اثری بدیع و تفکرانگیز خلق کند—در آن رابطه انسان با خویشتن و جامعه دستمایه نقد و چالش قرار میگیرد.
علاقهمندان به رمانهای روانشناسانه و فلسفی، دوستداران سبک متفاوت ادبی و روایتهای نوآورانه، کسانی که از آثار پرتعلیق و رازآمیز لذت میبرند، مخاطبانی که به دنبال کشف ابعاد مختلف هویت و معنای زندگیاند و طرفداران ژوزه ساراماگو و آثار برنده جایزه نوبل ادبیات.
دو دقیقه بیحرکت در رختخواب ماند، گویی کاملاً مطمئن نبود که بیدار شده یا هنوز خواب است. در مورد حقیقی یا رویایی بودن آنچه در اطرافش بود، تردید داشت. شاید آنچه میدید ادامهی رویاهای درهم و مغشوش وی بود. به هرحال خیلی زود حواس و درک عادی روزانهی خویش را بازیافت. دیوارهای سبز کثیف دودزده و غبارگرفتهی اتاق کوچک، قفسهها و صندلیهای چوبی، میز قرمزرنگ و کاناپهی چرمی قرمز با گلهای سبز ریز بر روی آن و لباسهایی که شب گذشته باشتاب روی آن کپه کرده بود با نگاهی آشنا به او مینگریستند. شیطان، نقشه نمیچیند، به هر حال اگر انسانها خوب بودند، او اصلاً وجود نداشت. آن گاه روز مه آلود پاییزی، کثیف و تیره از پنجرهی تیره و تار به درون اتاق سرک کشید و شکلکی زشت و خصمانه درآورد. حالا دیگر آقای گولیادکین کمترین تردیدی نداشت که دیگر در سرزمین رویاها نیست، بلکه در شهر پترزبورگ و در آپارتمان خود در طبقهی چهارم ساختمان بزرگ در شستیلا و چنی به سر میبرد. پس از این کشف مهم چشمانش را با حالتی عصبی بست، انگار افسوس میخورد که از سرزمین رویاهایش بیرون آمده است.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir