کتاب روزگاران 15: کتاب اسارت اسارت داستانی است پرپیچ و خم، با سایه روشن های بسیار. خاطرات این کتاب از ضربه ها می گوید از کمرها و گردن ها و سرها و پاها و دست هایی که ضربه می خوردند تا بازجویی دشمن تمام شود. خاطرات کتاب «روزگاران؛ اسارت» حس غریبی دارد که سزاوار است برای ادراک این حس، این خاطرات نه یک بار، بلکه چندین بار خوانده شوند.