این کتاب قابل تهیه است!با توجه به شرایط تامین کتاب، تهیه این کتاب ممکن است زمانبر و یا با تغییر قیمت همراه باشد؛ که در این صورت به شما اطلاع داده خواهد شد
این کتاب قابل تهیه است!با توجه به شرایط تامین کتاب، تهیه این کتاب ممکن است زمانبر و یا با تغییر قیمت همراه باشد؛ که در این صورت به شما اطلاع داده خواهد شد
معرفی کتاب
کتاب پوتین های مریم(خاطرات مریم امجدی) پوتینهایش را میپوشد و راه میافتد. جنگ، جنگ است و وطن هم وطن است. جنگ زن و مرد نمیشناسد، همانطور که عشق به وطن هم در دل همه هست... مریم در این شرایط است که پوتین میپوشد و سلاح به دست میگیرد تا پا به پای مردان در مقابل دشمن مبارزه کند و امروز هم ماجرایش را برای ما بگوید؛ تا یادآوری باشد بر اینکه ایران چگونه از دست دشمنان نجات یافت بیآنکه ذرهای از خاکش را از دست داده باشد. کتاب «پوتینهای مریم» خاطرات یکی از زنان خرمشهری به نام مریم امجدی است. راوی در این کتاب به نقل خاطراتی از شروع جنگ ایران و عراق و اشغال خرمشهر تا زمان آزادسازی آن میپردازد. فعالیت راوی در بخش عمران جهاد سازندگی و امدادرسانی به مردم روستاهای اطراف خرمشهر همچون روستای عباره، درگیریهای سیاسی با مجاهدین خلق، ملاقات با دکتر چمران در خصوص یک منافق زن، خاطراتی از آشنایی با یکی از نیروهای سپاه و ازدواج با وی، خاطراتی از مجروحان عملیات شکست حصر آبادان، فعالیت در بخش تعاونسپاه، شهادت محمد جهانآرا، بازدید از خرمشهر و ... پس از آزادی آن ادامه پیدا میکند. تصاویر مستندی از جنگ و زندگی در شرایط جنگی، پیوست دیدنی کتابی است که میشود به آن لقب «دا» از زاویه دیگر داد. قسمتی از کتاب: آقام با اینکه اشک در چشمانش جمع شده بود، با خنده از من استقبال کرد و گفت: «تو باعث افتخار منی. به خاطر داشتن دختری مثل تو به خودم میبالم.» به داخل رفتیم. قدری نشستیم و صحبت کردیم، برادرم گفت: «من باید برم و حسین رو به جهرم برسونم تا مادرش رو ببینه بعد به خرمشهر برمیگردیم.» فکر کردم طبق معمول میتوانم همراهشان بروم. آماده شدم و اسلحه را به دست گرفتم...صفحه 83