کتاب «کیمیای محبت» شرح حال شیخ رجبعلی خیاط، از عارفان بزرگ معاصر است. خوانندگان زیادی پیدا کرد. کیمیای محبت از یک پیشگفتار و چهار بخش تشکیل شده است. بخش اول کتاب با عنوان ویژگیها از هشت فصل تشکیل شده و دربردارنده زندگی، کار و فعالیت، ایثار، تعبد، اخلاق، مسئله انتظار، دیدگاه شیخ رجبعلی خیاط درباره شعر و برخی از شاعران و پارهای از دیدگاههای این عارف بزرگ در مسائل سیاسی و پیشگوییهای اوست. بخش دوم جهش نام دارد. این بخش از سه فصل سامان یافته و درباره نقطه عطف زندگی شیخ رجبعلی خیاط و امدادهای غیبی و کمالات معنوی وی است. بلندترین بخش این مجموعه، بخش سوم با نام زندگانی است و و از 10 فصل سامان یافته که عبارتاند از روش سازندگی شیخ و اطلاع از باطن افراد؛ احسان به دیگران؛ رهنمودهای شیخ درباره نماز؛ رهنمودهای شیخ درباره حج؛ تلاش برای زیارت حضرت ولی عصر(عج). آخرین بخش از مجموعه کیمیای محبت، به عروج ملکوتی شیخ رجبعلی خیاط اختصاص دارد. فرزند شیخ میگوید: روز قبل از وفات، پدرم سالم بود. مادرم در خانه نبود، تنها من در خانه بودم. عصر هنگام، پدرم آمد و وضو گرفت و مرا صدا زد کرد وگفت: «قدری کسل هستم. اگر آن بنده خدا آمد که لباسش را ببرد، دمِ قیچیها در جیبش است و سی تومان باید اجرت بدهد.» سخن شیخ به تلویح و در لفافه حاکی از این بود که او به زودی به عالم برزخ سفر خواهد کرد ولی فرزند وی از این سرّ در آن هنگام آگاه نشد. همچنین، این کتاب به سه زبان عربی «کیمیاء المحبة»، اسپانیایی و انگلیسی نیز ترجمه شدهاست.