کتاب نیمکت های سوخته - جلد اول: میانه/ زینبیه در باور مردمی که در میانشان جنگی رخ نداده یا همیشه مورد هجوم دشمن نبودهاند جنگ، لشکرکشی میان دو گروه صرفا نظامی است ولی رژیم بعثی عراق با بمباران شهرها تصویری دیگر و نابرابر از جنگ ارائه کرد و با حمله به مدارس، صدها کودک و نوجوان ایرانی را به شهادت رساند. یکی از این فجایع روز 12 فروردین 1365 در دبیرستان زینبیه و دبستان ثارالله شهرستان میانه رخ داد که موجب شهادت 34 دانشآموز بیگناه و مجروح شدن صدها نفر شد. نام بامسمای این کتاب به درستی نشان میدهد که حتی نیمکتهای این مدرسه هم از شر بمبهای دشمن در امان نماندند و سوختند. جعفر کاظمی آرشیو عکس تقریبا کاملی از این حادثه تلخ را جمع آوری کرده تا آیندگان فراموش نکنند که تاریخ چه فجایعی را در خود ثبت کرده است. «نیمکتهای سوخته» تنها وقایعنگاری صرف نیست. این کتاب با روایت روان و سادهاش مخاطب را پشت میزها مینشاند و چنان فضاسازی درست و منطقیای دارد که هنگام خواندن سطر سطر آن، صدای بمب و سوت موشک و آژیر خطر را میشنوی. نویسنده حتی از گفتوگوهایی که لحظاتی قبل از اصابت موشک، بین قربانیان رد و بدل میشده به سادگی عبور نکرده است و از طریق مصاحبه با خانواده و بازماندگان این شهدا و نیز جانبازان این بمباران، تصویری مستند و دقیق از آن ترسیم کرده است. قسمتی از کتاب:بی اختیار همه بچهها فریاد میکشیدند. از این طرف به آن طرف میدویدند و جیغ میکشیدند. خود را روی زمین پرت کردم و فریاد یا حسین سردادم. یک آن صدای مهیبی آمد. صدایی که بعد از گذشت سالها هنوز در گوشهایم انعکاس دارد. دود غلیظی روز روشن را تیره ساخت سپس سکوت سنگینی حکمفرما شد ولی زمین و زمان در حال ارتعاش بود. چشمهایم را باز کرده سرم را بلند نمودم فکر کردم شهید شدهام و در جهان دیگری هستم. صفحه115